سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/6/31
3:20 عصر

همه چیز درباره لباس روحانیون

بدست فصل رویش در دسته

همه چیز درباره لباس روحانیون

اگر مردم عادی لباس نو را شب عید می خرند، طلبه ها لباس نو را قبل از ماه رمضان و محرّم می خرند. ماه محرم و ماه رمضان زمان رفتن آنها به سفرهای تبلیغی است. زمانی که باید برای آن دست به جیب بشوند و لباس تهیه کنند.
پوشیدن لباس روحانیت هم آدابی دارد. طلبه ها هم بین خودشان به تیپ هم صنفی هایشان اهمیت می دهند. اینکه چطور عمّامه ببندند، چطور لباس هایشان را بپوشند و... برایشان خیلی مهم است.

قم؛ گذرِخان
لباس روحانیون را در ایران همه می شناسند: عبا، قبا(یا لباده) و عمامه.
تا پیش از این پارچه ی لباس های روحانیون ممکن بود خارجی هم باشند، اما دوخت آنها در کشور انجام می شد و قطب تولید آن هم قم بود.
قم، گذرخان، مهمترین و اصلی ترین مرکز تولید قبا، لباده و عبا بود. اما هرچند هنوز قبا و لباده های وارداتی نتوانسته اند جای قبا و لباده ی دست دوز خیاط های عرب در قم را بگیرند، اما با گسترده تر شدن همه ساله ی عرضه ی لباده ها و قباهای اندونزیایی، ممکن است چند سال آینده، دیگر قبا و لباده ی داخلی در بازار پیدا نشود!
اکثر خیاطان قم، شیعه ی عراقی هستند. می گویند سابقه ی آنها به یک هجرت دسته جمعی خانوادگی بر می گردد. این خانواده های عراقی که اصغری نجفی نام داشتند، همراه خانواده های دیگری حدود 24 سال پیش در کنار جمعی از عراقی‌های دیگر توسط صدام از کشورشان رانده می شوند.
آنها به ایران و قم مهاجرت می کنند و در این شهر به فعالیت می پردازند، بعد از مدتی عمده ی بازار به دست آنها می افتد. الان هم کم شنیده نمی شود که اسم خیاط های معروف «خیاط عرب» باشد. در واقع این یک حسن و به نوعی "برند" به حساب می آید.

عـبا
عبا و عمامه آشناترین قسمت های لباس طلبگی برای افراد غیرِ طلبه هستند.
عبا در واقع همان پارچه ی بلندی است که روحانیان به دوش می اندازند واز پارچه های مختلفی دوخته می شود. عباها به طور عمومی به دو قسمت زمستانی و تابستانی تقسیم می شوند. عباهای شامی، خاچیه و بوشهری مشهورترین مدل های عبا هستند.
معمولا دوخت هر عبا در حدود3  تا 5/3 متر پارچه می برد. جنس عباها عموماً از پشم هستند. فاستونی، مواد پشم، عبایی و خاچیه نجفی اصلی ترین پارچه هایی هستند که عباها را از آنها تهیه می کنند.
قیمت عباها از 14 هزارتومان شروع و گاه تا 800 هزار و بعضا تا بالای یک میلیون تومان متغیر است که البته روحانیون عموماً از عباهای گران قیمت استفاده نمی کنند. گران ترین عباها، عباهایی از جنس خاچیه نجفی هستند. پارچه ی این نوع عباها از جنس پشم شتر است و انواع مرغوب آن را با دست می بافند. این عباها که معمولا حالتی تنظیف مانند دارند، بیشتر در تابستان استفاده شده و فوق العاده خنک و سبک هستند. .
مرغوب ترین پارچه های خاچیه از کشور های حاشیه ی خلیج فارس و نجف وارد می شوند. البته در بهبهان هم انواعی از آن تهیه می شود. جالب است که عباهای خاچیه به خاطر جنس خاصشان ابداً قابل شستشو نیستند و پس از مدتی باید یک عبای نو تهیه کرد.
عباهای خاچیه بیشتر در تابستان مورد استفاده قرار می گیرند و در زمستان از پارچه های گرمتر برای عبا استفاده می شود.

عمامه
جنس عمامه به طور سنتی از جنس پارچه های وال هندی و تایلندی است و در دو رنگ سفید و سیاه در بازار موجودند.
معمولا هر طلبه ای برای نوع پوشش خود یک الگو دارد. این الگو معمولا یکی از روحانیان بنام است. نوع پیچیدن عمامه و انتخاب لباده یا قبا هم از همان فرد الگو برداری می شود. پیچیدن عمامه به نظر بعضی از طلبه ها کار مشکلی است و به نظر بعضی دیگر کار زیاد سختی نیست! اما به طور مشخص نگاهی که یک طلبه به عمامه دارد با نگاهی که افراد عادی به آن دارند بسیار متفاوت است.
بر اساس حالت و اندازه ی عمامه و همینطور نوع «تا زدن» پارچه ی عمامه و نوع بستن، آن را به دسته های طبرستانی، قمی، نجفی، عربی و... تقسیم می کنند.
به طور کلی اندازه ی عمامه نیز مهم است. طول عمامه ی باز از 6 متر تا گاه 11 متر متغیر است. هر اندازه طول پارچه ی عمامه بیشتر باشد، اندازه ی عمامه ی بسته شده بزرگتر است. طبق یک سنت نانوشته، طلبه های جوانتر بنا بر قداستی که برای عمامه قائل هستند سعی می کنند عمامه های خود را کوچک تر و ساده تر ببندند.

همچنین گذاشتن عمامه بر سر مستحبات خاصی دارد. به طور کلی در بین جامعه ی روحانیت، عمامه صرف نظر از جنبه ی مادی آن، به طور خاصی مقدس و قابل احترام است.
بستن عمامه کار حساسی است. شُل یا سِفت بستن عمامه، نوع تا زدنِ پارچه ی عمامه و... همگی مهم هستند. بعضی از طلبه ها که هنوز کاملا بستن عمامه را یاد نگرفته اند از دوستان متبحّر خود می خواهند تا برای سفرهای تبلیغی برایشان عمامه بپیچند.
معمولا برای این سفرها دو عمامه پیچیده می شود تا اگر یکی از عمامه ها اتفاقی باز یا خراب شود عمامه ی دیگری در دسترس باشد.

قبا و لباده
شاید برای کسی که از عالم طلبگی دور است شنیدن این اسامی کمی عجیب باشد! قبا و لباده هر دو همان لباس های بلندی هستند که روحانیون از زیر عبا می پوشند.
فرق لباده و قبا در مدل دوخت آنهاست. اگر دقت کنید بعضی از این لباس ها یقه های گشادتری دارند که به صورت عدد 7 دوخته شده اند. اینها «قبا» هستند. اما بعضی دیگر یقه ی کیپ تری نسبت به قبا دارند. اینها «لباده» هستند.
دشداشه هم یک نوع لباس عربی سرتاسر سفید رنگ است از جنس پارچه ی نازک و خنک که در قسمت بالایی خود معمولا سه دکمه دارد.
لباده و قبا در واقع بخش اصلی لباس طلبگی را تشکیل می دهند. انتخاب و پوشیدن هر کدام از اینها کاملا سلیقه ای می باشد.
طلبه ها هر چند زیاد اهل مدگرایی نیستند اما در همان مقیاس بسته ی لباس طلبگی هم مسائلی مطرح است که تفاوت هایی بین طلبه ها و روحانیون ایجاد می کند. مسائلی از قبیل اینکه عمامه ی روحانی درست بسته شده باشد، نه زیاد بزرگ باشد و نه زیاد کوچک، سِفت و مرتب بسته شده باشد و مدل عمامه مناسب شأن طلبه باشد... .

شروط پوشیدن لباس روحانیت

کتاب «لباس روحانیت؛ چراها و بایدها» می خواهد به این پرسش جواب بدهد که چرا روحانیون لباس خاصی می پوشند؟ این کتاب توسط انتشارات «موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» منتشر شده است.

نویسنده کتاب معتقد است: سال ها پیش از انقلاب، در برخی نقاط کشور برداشت عمومی بر این بود که این لباس، لباسِ محصّلان علوم دینی است. از این رو، طلبه با آغاز دروس حوزه و از بَدو ورود، لباس روحانیت به تن می کرد. امروزه با گسترش نقش حوزه های علمیه، این لباس، لباس دانش آموختگان و تربیت شدگان حوزه بوده و سطح انتظار عمومی از صاحبان آن بسیار بالا رفته است. (ص70) همچنین شرایط پوشیدن را توان پاسخگویی مستقیم به80 درصد از پرسش های مخاطبان در زمینه ی علوم دینی دانسته است. (ص72)
از دیدگاه نویسنده ی کتاب، رعایت نشدن موارد زیر نادرست دانسته شده است: آشفتگی عمامه و کم توجهی به زیبایی آن، زیاد بزرگ بودن یا کوچک بودن عمامه، بازگذاشتن دکمه ی قبا یا آستین پیراهن، کشیده شدن عبا روی زمین و بلندی بیش از اندازه ی لباس، ناسازگاری رنگ قطعات لباس، کوتاه تر بودن عبا از قبا یا لبّاده، وصله دار بودن یا فرسودگی لباس، پوشیدن لباس رنگ و رورفته یا آلوده یا بدحالت (ناشی از دوخت بد)، برجستگی بیش از حدّ جیب های لباس، پاره بودن درزهای لباس، سوراخ بودن جوراب، عدم رعایت نظافت لباس، پوشیدن لباس چروک و بدون اُتو، نپوشیدن جوراب و استفاده از دمپایی در مجامع رسمی، پوشیدن کفش سفید یا زرد، استفاده از انگشترهای متعدد یا بسیار درشت، بلند بودن بیش از اندازه ی ریش، کوتاهی ریش کمتر از حدّ متعارف، تراشیدن موی سر، تراشیدن سبیل، بلند گذاشتن موی سر زیر عمامه، شانه نکردن موی سر و صورت، بلند بودن شارب (موی روی لب)، استفاده از لباس با رنگ های غیرمتعارف، پوشیدن پیراهن یقه دار زیر قبا، کشیدن پا بر زمین هنگام راه رفتن و خلاصه هر چه در نظر عرف مصداق آشفتگی یا شلختگی شمرده شود. شمایل ظاهری روحانی در اجتماع باید همچون پیامبر اکرم(ص) متوازن، آراسته، خوش نما، پاکیزه، جذّاب، معطر و بدون عیب باشد. (لباس روحانیت؛ چراها و بایدها، ص79-78)

تاریخچه
در ابتدای این کتاب، تاریخچه کوتاهی از لباس روحانیون ارایه شده است. در این قسمت آمده است «فیلسوفان و اهل حکمت، لباس ویژه ای داشتند که به «جامه بخارایی» شهرت داشت، ولی میان فقیهان و محدّثان مرسوم نبود. سخنوران و واعظان نیز به هیأت ویژه ای کلاه خمره ای بر سر می نهاده و دستار می بستند. لباس کاتبان «دراعه» نام داشت. دراعه، جامه ای بود با آستین های گشاد که در آن نوشت افزار و لوازم مورد نیاز کتابت را می گذاشتند.»
اطلاعاتی که در مورد علمای عصر سامانی در منابع و مآخذ درج شده است، بیشتر و واضح تر است. ابوالمظفر محمد بن ابراهیم برغشی وزیر سامانیان بعدها که از کار وزارت کناره گرفت و به کسب علم و معرفت پرداخت (حوالی 400 هجری) دراعه ی سپیدی به تن می کرد. در زمستان دراعه را بر روی دیگر لباس هایشان می پوشیدند و سپس عمامه را بر سر خود می نهادند. این لباسِ تعداد بسیاری از علما و فقها، به ویژه در شهرهای خراسان بود. آنها همچنین معمولاً دستار بزرگی بر سر خود می گذاشتند و تحت الحنک نیز می انداختند؛ یعنی قسمتی از دنباله ی عمامه ی خود را باز می کردند و از زیر چانه می گذراندند و آن را روی شانه و سینه خود رها می کردند.
بر اساس تاریخ، احمدبن حنبل به دلیل امتناع از پوشیدن لباس سیاه دوران معتصم و پافشاری بر حفظ لباس سبز خود مواخذه شد. این موضوع به خوبی نشان از اهمیت لباس در نظر آنان دارد. نقاشی ها و تصاویر به جای مانده از روزگار گذشته نیز شواهد گویایی از اختلاف لباس اقشار مختلف ارائه می دهد.
تصویری از کتاب مقامات حریری، عالمی را در مسجد و در بالای منبر در حال وعظ و پاسخ گفتن به پرسش های مردم نشان می دهد. وی عمامه خود را طوری بسته که ادامه ی عمامه از روی سر به طرف عقب رفته و آویزان است. کتاب آثارالباقیه بیرونی نیز عالمی را بالای منبر و در حال وعظ و تدریس نشان می دهد. عمامه ی سفید او نسبتا بزرگ پیچیده شده است.ابن سینا دانشمند نامدار قرن چهارم و پنجم نیز به سبک رایج میان فقها، لباس روحانیت می پوشید و تحت الحنک می بست. این گزارش ها و گزارش های فراوان دیگری که در اسناد تاریخی ثبت شده، به خوبی نشان می دهد که دیرزمان در مساله ی لباس، میان اصناف مختلف تمایز وجود داشته است و این امر، اختصاص به عصر حاضر ندارد. (لباس روحانیت؛ چراها و بایدها، ص30-29)

 


88/6/31
3:19 عصر

دگراندیشان(2)

بدست فصل رویش در دسته

وی در سال های پس از انقلاب از جانب مردم زادگاهش شبستر برای نمایندگی در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. اما پس از اتمام دوره ی اول مجلس، از سیاست دست شُست و پس از آن، بیشتر به تدریس در دانشکده الهیات دانشگاه تهران و ادامه ی مطالعات شخصی‌اش پرداخت. در همان سال‌ها وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران از وی دعوت کرد عضویت هیأت علمی دانشگاه تهران را بپذیرد. ‏وی با استقبال از این دعوت در دانشکده الهیات و معارف اسلامی، گروه فلسفه و کلام اسلامی مشغول تدریس شد و ‏سپس به گروه ادیان و عرفان همان دانشکده انتقال یافت. در سال های بعد، وی به رتبه ی دانشیاری و سپس رتبه ی «استاد ‏تمام» ارتقاء یافت.‏ او در دانشکده ی الهیات، سال های متمادی در رشته‌های کلام تطبیقی، تاریخ ادیان تطبیقی و عرفان تطبیقی ‏‏(یهودیت، مسیحیت، اسلام، بودیسم و هندوئیسم) در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری تدریس کرد. در سال های بعد، کتاب ها و مقالات متعددی در این باب نوشته شد. آراء وی نیز مورد مخالفت‌ها و موافقت‌های زیاد قرار گرفت امّا بالاخره هرمنوتیک جدید، جای خود را در ادبیات دینی معاصر‏ ایران باز کرد. وی تحقیقات و مباحث خود را ‏برای روشن‌تر ساختن نظریاتی که مطرح کرده بود همچنان ادامه داد و در سال های پسین کتاب های«ایمان و آزادی»، ‏‏«نقدی بر قرائت رسمی از دین»و «تأملاتی در قرائت انسانی از دین» را منتشر کرد که هر کدام از آنها به گونه‌ای به ‏همان مسئله پرداخته‌اند.

وی در بیست سال اخیر ارتباط علمی و فلسفی خود با جهان غرب را همواره حفظ کرده و در سمینارها و کنفرانس‌های بین‌المللی متعدد که به مباحث الهیات تطبیقی و یا گفتگوهای میان ادیان مرتبط است شرکت ‏نموده و در آنها سخنرانی کرده است.‏ مجتهد شبستری در ? سال اخیر بنا به دعوت دانشگاه وین (اتریش) و دانشگاه بن ‏(آلمان) نظرات خود در باب نسبت ‏متون دینی اسلام با هرمنوتیک جدید و نسبت اسلام، دموکراسی و حقوق بشر را برای دانشجویان رشته‌های اسلام‌شناسی ‏و حقوق آن دانشگاه‌ها به صورت درس گفتارهای فشرده (Vorlesung) تدریس کرده است. از وی مقالات متعددی به زبان‌های آلمانی و عربی در‏ مجله‌های تخصصی اروپایی و عربی منتشر شده‌ است. ‏صاحب‌نظران متعددی مقالات او را به آلمانی و انگلیسی و عربی و ترکی، ترجمه و‏ منتشر کردند و یا بر افکار او نقد ‏نوشته‌اند. بیشتر این مقالات را می‌توان در سایت‌های اینترنتی به دست آورد.

بازنشستگی از دانشگاه تهران

در سال ????‏ با اینکه ?? سال بیشتر از خدمت رسمی مجتهد‏ شبستری در دانشگاه ‏تهران سپری نشده بود و او تنها استاد تمام گروه ادیان و عرفان دانشکده? الهیات دانشگاه تهران بود و گروه آموزشی ‏ نیاز مبرم به حضور او را اعلام کرده بود، وی مشمول‏ بازنشستگی اجباری شد. پس از بازنشستگی، دو ‏ دانشگاه‌‏ از آلمان و اتریش جهت تدریس از وی دعوت به عمل آوردند ولی او به‏ علت وضعیت نامساعد مزاجی، آن ‏دعوت‌ها را نپذیرفت. در سال ‏???? آخرین نظریات وی در باب هرمنوتیک متون دینی اسلامی «قرآن» به صورت یک ‏مقاله ی مفصل با عنوان «قرائت نبوی از جهان» و یک مصاحبه با عنوان «هرمنوتیک، تفسیر دینی جهان» در شماره? ? ‏فصلنامه? مدرسه منتشر شد که مخالفت ها و موافقت‌های دامنه‌داری را‏ برانگیخت.‏ در این مقاله و مصاحبه برای اولین بار ‏وی این نظر را مطرح کرد که قرآن کریم، «کلام نبویِ» پیامبر اسلام است و محصول وحی است و نه خود وحی. بحث ها و چالش های انگیخته شده پیرامون این نظریه، همچنان ادامه دارد. بسیاری آن مقاله را موجب توقیف نشریه مدرسه می‌دانند. ‏

نظرات مجتهد شبستری در باب این موضوع در مقالات «قرائت نبوی از جهان» شماره? ?، ?، ?، ?، ? در سایت ‏اینترنتی دائرة المعارف بزرگ اسلامی منتشر شده است. وی از آغاز تأسیس دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، عضو شورای علمی این دائرة المعارف بوده و مقالات متعددی از ایشان در این ‏دائرة‌المعارف به چاپ رسیده است.

در اسفند ???? در پی سخنان محمد مجتهد شبستری در انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان، سایت آینده متن کامل سخنان و فایل صوتی بخشی از پرسش و پاسخ را که برخی خبرگزاری آن را توهین به پیامبر ارزیابی کرده اند منتشر کرد.

آثار

  • ترجمه پژوهش‌هایی درباره قرآن و وحی نوشته صبحی صالح
  • سه گونه قرائت از سنت در عصر مدرنیته (قسمت دوم کتاب سنت و سکولاریسم نشر:صراط ????)
  • هرمنوتیک، کتاب و سنت ؛انتشارات طرح نو، ????
  • ایمان و آزادی ؛انتشارات طرح نو، ????
  • نقدی بر قرائت رسمی از دین
  • تأملاتی در قرائت انسانی از دین

                  


88/6/31
3:18 عصر

آشنایی با دگراندیشان(1)

بدست فصل رویش در دسته

آشنایی با دگراندیشان

پیش درآمد: یکی از عوامل پویایی و بالندگی فکر دینی، ظهور افکار متضاد و دیگرگونه در فضای این گونه افکار است. بنابراین نباید از ظهور تئوری های متضاد با تفکر دینی هراسان شد؛ چرا که به منزله ی واکسنی است که ممکن است عوارضی هم به همراه داشته باشد ولی در نهایت استقامت بدن را بالا برده و در مقابل بیماری ها واکسینه می کند.

از این شماره، فصل رویش صفحه ی جدیدی را با عنوان «آشنایی با دگراندیشان» تقدیم مخاطبین اندیشمند خود خواهد کرد تا از رهگذر آن، آشنایی اجمالی با چهره های شاخص و تئوریسین در عرصه ی تفکرات دینی جدید حاصل گردد. در این بررسی ها سعی بر آن است تا جانب انصاف مراعات شده و نگاه ویژه و خاصی به مخاطب القاء نگردد چرا که این شیوه را مخالف با آزاداندیشی و حقیقت طلبی می دانیم.

محمد مجتهد شبستری

محمد مجتهد شبستری، اندیشمند مسلمان و استاد سابق دانشگاه تهران است. وی به خاطر نظرات جدید خویش در مورد هرمنیوتیک و فهم متون دینی چهره ی شاخصی است.

شبستری در سال‏ ????‏ در شبستر ‏‏(آذربایجان شرقی) چشم به جهان گشود.‏ وی در ?‏ سالگی به اتفاق خانواده برای سکونت به تبریز منتقل شد. در سال ‎‎????‏ برای تحصیل در علوم اسلامی وارد حوزه علمیه قم گردید.

< type=text/java>
// if (window.showTocToggle) { var tocShowText = "نمایش"; var tocHideText = "نهفتن"; showTocToggle(); }
//]]>
 دوران طلبگی در قم

دوران تحصیل وی در حوزه قم، حدود 18 سال طول کشید. در این دوران، وی علاوه بر فراگیری مقدمات علوم اسلامی، تحصیلات و مطالعات خود را در رشته‌های: ادبیات عرب، فقه، اصول، فلسفه، کلام و تفسیر ادامه داد. او سطوح حوزوی را در حدود هشت سال گذراند و پس از آن در دوره‌های درس خارج فقه و اصولِ اساتید و مراجع وقت شرکت کرد. در پایان دهه ی?? شمسی‏ در تجربه و دغدغه‌ای مشترک با امام موسی صدر، نخستین نشریه ی دینی را با رویکردِ ‏نمایاندن صورت انسانی و عقلانی اسلام با نام ‏«درسهایی از مکتب اسلام» منتشر کرد.

او خود می‌گوید: «در سال‌های پایانی دوره ی تحصیلم در قم، نشریاتی منتشر می‌شد و در آن نشریات، سعی می‌شد معارف اسلامی به صورت قابل قبول، برای نسل تحصیل کرده ی مملکت عرضه شود که معروف ترین آنها ، مجله ی مکتب اسلام و فصلنامه و سالنامه مکتب تشیع بود و من عضو هیئت تحریریه ی مجله ی مکتب اسلام بودم.»

مهاجرت به آلمان و جانشینی بهشتی

وی می‌گوید: «مرحوم بهشتی به خاطر آشنایی که با من داشتند، از من خواستند: به آلمان بروم و سرپرستی مرکز اسلامی هامبورگ را بپذیرم. من این پیشنهاد را پذیرفتم. در سال ???? بود که به آلمان رفتم. ده سال، سرپرستی مرکز اسلامی هامبورگ را بر عهده داشتم. حدود یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به ایران بازگشتم.»

 اقامت در اروپا برای ‏وی فرصتی پیش آورد تا با تسلط بر زبان آلمانی، در فرهنگ‏ و تمدن غرب به ویژه فلسفه ی جدید الهیات مسیحی از نزدیک مطالعات و تحقیقاتی به عمل آورد‏.‏ او در این مدت برای شرکت در سمینارها و کنفرانس‌های بین‌المللی فلسفی و الهیاتی ‏و سخنرانی در آنها بارها به کشورهای مختلف اروپایی، عربی و امریکا سفر کرد و با شخصیت‌های برجسته ی مسیحی، ‏یهودی، بودایی و مسلمان در‏ نقاط مختلف جهان به گفتگو نشست و با آنان درباره ی چالش‌های علم و فلسفه جدید با الهیات ‏ادیان بزرگ جهان تبادل نظر کرد و فراوان از آنان آموخت.

بازگشت به ایران و دوره ی پس از انقلاب

مجتهد شبستری در سال ???? به ایران بازگشت. در آن ‏سال نشانه‌های انقلاب اسلامی ایران یکی پس از دیگری آشکار می‌شد. وی که در دوران اقامت در آلمان نیز فعالیت ‏سیاسی جهت استقرار دموکراسی در ایران را در برنامه ی خود قرار داده بود، پس از پیروزی انقلاب در ایران وارد صحنه‌های سیاسی شد. مقالات فرهنگی- سیاسی وی در مجلات و روزنامه‌های معتبر آن دوران انتشار ‏می‌یافت و سخنرانی های او هم از‏ صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می‌شد.

 در سال ???? وی به نشر‏ یک مجله ی تئوریک (دو هفته یک بار) به نام اندیشه اسلامی پرداخت. اما به علت بروز ‏مشکلات مالی از این مجله ?? شماره بیشتر منتشر نشد.‏ این مجله در عین حال که در سمت و سوی حمایت از انقلاب حرکت می‌کرد از روند اوضاع سیاسی نیز به صراحت انتقاد می‌نمود.‏ ‏

 


88/6/22
3:49 عصر

نظریه تکامل (3)

بدست فصل رویش در دسته

2ـ ج: آفرینش انسان از آب: «و هُوَ الَّذِی خَلقَ مِنَ الماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَبَاً و صِهراَ: و او خداوندی است که از آب بشری آفرید و او را اصل نژاد و مایه ی تولید نسل انسان گردانید.»(فرقان/ 54)

استاد مشکینی به آیه 56 سوره فرقان، مثل همان تقریر آیات خلقت انسان از خاک استدلال کرده و می‌نویسد: «این آیات، وضع این نوع (انسان) را قبل از پیدا کردن شکل انسان، ‌بیان می‌کنند.»[25] 

بررسی:

در مورد آیات فوق دو تفسیروجوددارد: اول اینکه مقصود از خلقت انسان از آب این است که مقدار زیادی آب در بدن انسان(حدود 70%) وجود دارد.[26] دوم اینکه مقصودآن است که انسان ازآب نطفه و منی آفریده شده است. [27] بنابراین آیات فوق ربطی به مراحل تکامل خلقت انسان و نظریه ی داروین ندارند.  

3ـ ج: آفرینش انسان از نطفه: «إنّا خَلَقنا الإِنسَانَ مِن نُطفَةٍاَمشاجٍ نَبتَلِیهِ: ما او را از آب نطفه در هم آمیخته خلق کردیم تا او را بیازمائیم.»(دهر/ 2)

استاد مشکینی در مورد این آیه می‌نویسد: «معنای «نطفه» در آیه ی مزبور «آب» است که مواد و اجزاء ‌به هم آمیخته ی داخل آن (امشاج)، آن را به صورت گِل و لجن ریخته شده(حمأ مسنون) درآورده بودند و از همین ماده ی اولیه حیاتی، ‌ابتدا سلول ها و بعد، انواع جانورانِ نخستین و بعد حیوانات بالاتر و.... پدید آمده‌اند.»[28]

بررسی:

«نطفه» در لغت به معنای سیلان ضعیف هر چیزی است. به آب خالص نیز نطفه اطلاق شده است. و به نطفه ی مرد و زن، ‌نطفه گویند؛ چون سیلان دارد. در مورد تفسیر آیه ی 2 سوره دهر، یازده دیدگاه وجود دارد که مهم ترین آنها عبارتند از:

1ـ اختلاط نطفه ی زن و مرد. 2ـ به معنی استعدادهای درونی و عوامل وراثت 3ـ اختلاط مواد ترکیبی نطفه (اجزاء آن)

4ـ همه ی اینها با همدیگر 5ـ به معنی تطوّرات نطفه در دوران جنینی. [29]

ولی کسی از مفسران را نیافتیم که «نطفه» را به معنای «آب» تنها (نه نطفه مرد، نه مخلوط آنها)‌تفسیر کنند. و خود واژه ی امشاج هم قرینه است که آب مراد نیست. اما اینکه «نطفه» به معنای آب همراه با گل و لجن باشد، در معانی لغوی و اصطلاحی «نطفه» وجود ندارد. پس نطفه یا باید به معنای مَنی مرد یا مایع جنسی زن و مرد باشد و تفسیری که استاد مشکینی ارائه کرد، موافق هیچکدام از معانی لغوی و اصطلاحی آیه نیست. [ 30] 

پی‌نوشتها:

1 . مجموعه آثار، ج 1، ص 515 ـ 514.

2 . معارف قرآن، درس33.                                                            

3 . تفسیر المیزان، ج 16، ص 169 .

4 . تفسیر المیزان، ج 16، ص 269.

5 . تفسیر المیزان، ج 16، ص 270.

6 . تکامل در قرآن، ص 23 ـ 24.

7 . ر. ک: فی ظلال القرآن، ج 6، ص 111.

8 . باقر حسین زاده ، روزنامه کیهان

9 . تفسیر نمونه، ج 13، ص 396 و ج 9، ص 25 ـ 26  

10. تکامل در قرآن، ص 24ـ 25.

11. گذشته و آینده جهان، ص 39 ـ 42.

12. تفسیر نمونه، ‌ج 14، ص 508 ـ 509  

13. باقر حسین زاده ، روزنامه کیهان

14. تکامل در قرآن، ص 25 ـ 26 با تلخیص.

15. همان، ‌ص 30 ـ 32.

16. تفسیر نمونه، ج 11، ص 88 ـ 89

17. باقر حسین زاده ، روزنامه کیهان

18. تکامل در قرآن، ص 26ـ27

19. همان، ‌ص 32ـ33.

20. تفسیر نمونه، ‌ج 14، ص 23 و ص 207 و ج 17، ص 125 و ج 20، ص 165

21. استاد مصباح یزدی، ‌معارف قران، ص 330.

22. باقر حسین زاده ، روزنامه کیهان

23. استاد مصابح یزدی، ‌معارف قرآن، ص 330.

24. مفردات راغب ماده سل.

25. تکامل در قرآن، ص 27.

26. استاد مصباح یزدی، معارف قرآن، ص 320 ـ‌329 و تفسیر نمونه، ‌ج 13، ‌ص 396 و ج 15، ص 126.

27. استاد مصباح یزدی، معارف قرآن، ‌ص 329 و 330

28. تکامل در قرآن، ص 39.

29. ‌المیزان، ‌ج 20، ‌ص 209 و 210 و نمونه، ‌ج 25، ‌ص 334.

30. باقر حسین زاده ، روزنامه کیهان.


88/6/22
3:48 عصر

نظریه تکامل(2)

بدست فصل رویش در دسته

ب: آیاتی که به سه مرحله ی خلقت اشاره دارند:

آیه‌های دیگری که مورد استناد طرفداران نظریه تکامل قرار گرفته است عبارتند از:

«و لَقَد خَلَقناکُم ثُمَّ صَوَّرناکُم ثُمَّ قُلنا لِلمَلائِکَةِ اسجُدُوا لِآدَمَ: و همانا ما شما را آفریدیم و سپس شکل دادیم‌تان و سپس به فرشتگان گفتیم به آدم سجده کنید.»(اعراف/ 11) و نیز (حجر/28- 29) و (سجده/ 8-9) و (ص/71) همین مضمون را دارند.

استاد مشکینی با طرح آیه 11 سوره اعراف می‌نویسد: «آیه فوق از جمله بهترین آیات قابل استفاده برای اثبات این نظریه (تکامل) است؛ ‌زیرا خداوند در این آیه بیان می‌کند که ابتدا او قبل از شکل دادن به انسان، او را آفرید و بعد از مدت نامعلوم ( به قرینه کلمه ثم) او را به شکل انسان فعلی درآورده است. سپس بعد از مدت ها، فرشتگان را امر به سجود در برابر یکی از افراد نوع انسان کرده است.» و سپس سه مرحله خلقت انسان را از آیه فوق اینگونه استفاده می‌کند:

اول: مرحله ی بعد از خلقت و پیش از شکل‌گرفتن به صورت انسان (تکوین او از آب و خاک).

دوم: ‌مرحله ی بعد از پیدا کردن شکل «انسان» و پیش از انتخاب آدم از بین افراد نوع.

سوم: مرحله ی انتخاب آدم از بین آنها و بعد از آن امر کردن فرشتگان به سجود بر آدم. [14]

ایشان در توضیح آیات 28 ـ 29 سوره حجر «إنِّی خالِقُ بَشَراً مِن صَلصَالٍ مِن حَمَإٍ مَسنُونٍ فَاِذَا سَوَّیتُهُ و نَفَختُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ» و آیه 71 سوره ص، بیان می دارد: مقصود از «بشر» در این آیه، کلّ نوع اوست. یعنی نوع و طبیعت کلّی اوست نه فرد بخصوص و برگزیده مانند «آدم».

و در مورد واژه ی «تسویه» (جمله سویته) می‌گویند: تقریبا به معنای جاری ساختن انسان در مسیر تکامل است تا اینکه به صورت انسان درآمده و آماده نفخ روح... گردد. [15]

جالب این است که استاد مکارم شیرازی مفسر معاصر، آیات 26 ـ 28 ـ 29 سوره حجر را به عنوان مهمترین دلیل طرفداران ثبات انواع آورده‌اند و با توجه به قرینه ی ذکر سجده ی فرشتگان که بلافاصله بعد از آیات فوق در سوره حجر آمده است. «فَسَجَدَ المَلائِکَةُ کُلُّهُم اَجمَعُونَ اِلّا اِبلیسَ» بیان می دارد: «مقصود از انسان و بشر در آیات فوق شخص آدم است. و طرز بیان این آیات نشان می‌دهد که میان خلقت آدم از خاک و پیدایش صورت کنونی، انواع دیگری وجود نداشته است» و سپس در پاسخ به استدلال طرفداران نظریه ی تکامل به واژه «ثم» (‌در امثال آیه 11 سوره اعراف) می‌نویسند: «تعبیر به «ثم» که در بعضی آیات آمده و در لغت عرب برای «ترتیب با فاصله» آورده می‌شود، هرگز دلیل بر گذشتن میلیون‌ها سال و وجود هزاران نوع نمی‌باشد بلکه هیچ مانعی ندارد که اشاره به فاصله‌هائی باشد که در میان مراحل آفرینش آدم از خاک و سپس گِل خشک و سپس دمیدن روح‌ الهی وجود داشته است. و لذا همین کلمه ی «ثم» درباره خلقت انسان در جنین و مراحلی را که پشت سر هم طی می‌کند آمده است (حج /5) پس «ثم» همان گونه که در فواصل طولانی به کار می‌رود، در فاصله‌های کوتاه هم استعمال می شود.»[16] 

بررسی:

1ـ استفاده استاد مشکینی از آیه ی فوق در مورد سه مرحله ی خلقت انسان عجیب است؛ چون هیچ گونه اشاره‌‌ای درآیه ی11 سوره اعراف به مرحله ی سوم (انتخاب آدم از بین انسانها) نشده بود و صِرف امر به ملائکه برای سجده بود. نمی‌دانیم ایشان این مرحله سوم را چگونه از آیه فوق استفاده کرده است.

2ـ با توجه به سخنان دو طرف در مورد آیات مورد بحث، می‌توان گفت که این آیات ظهوری در نظریه ی تکامل انواع ندارد. [17] 

ج: آیاتی که به مرحله ی اول آفرینش انسان اشاره می‌کند (ماده اولیه):

این آیات با توجه به اینکه ماده ی اولیه را چه چیزی می دانند، خود بر سه دسته تقسیم می شوند:

1ـ ج: آفرینش انسان از خاک: «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِن طِینٍ ثُمَّ قَضَی أَجَلاً و أجَلٌ مُسَمّی عِندَهُ: اوست که شما را از گل (آب و خاک) آفرید و سپس مهلتی مقرر کرد و مهلت مقرر پیش اوست.»(انعام/2) و نیز (ص/71)و (سجده/8) و نیز (مؤمنون/12) همین مضمون را دارند.

استاد مشکینی درباره ی این آیات می‌نویسد: «تمامی این آیات وضع این نوع (انسان) را قبل از پیدا کردن شکل انسان بیان می‌کند و مقصود فرد فرد انسان ها نیست؛ زیرا فرد فرد انسان ها از خاک آفریده نشده‌اند.

اینکه می‌گوید «قضی اجلا» (مهلتی مقرر کرد) منظور این است که خداوند، آفرینش و تکوین انسان را، حتمیت و استواری بخشید که مدت آن پیش خودش معلوم است و شاید هم، ‌این مدت همان مدت زمان فاصله بین آغاز آفرینش انسان از خاک تا تحقق تصویر و شکل دادن به انسان و تشکیل این نوع خاص از جانداران، می‌باشد.»[18]

ایشان در مورد آیات 8 ـ9 سوره ی سجده، دو احتمال را مطرح می‌کنند: «اول اینکه بگوییم مقصود از (بدء‌خلق الانسان) آغاز آفرینش آدم باشد. که در این صورت نظریه ی ثبات انواع تأیید می‌شود. اما اشکال این برداشت آن است که لازم می‌آید بقای نسل با تولید مثل بوسیله منی، قبل از تشکیل دادن و آراستن و نفخ روح در او انجام گیرد.

دوم اینکه بگوییم مقصود آغاز آفرینش هر موجود زنده و سپس حرکت دادن آن در مسیر تکامل و آراستن و شکل دادن او به صورت «انسان» و سپس نفخ روح خدا(عقل) در او می‌باشد.»[19]

بررسی:  

1ـ دو تفسیر عمده از آیات فوق شده است: اول اینکه همه ی انسان ها از نطفه‌ای آفریده‌شده‌اند که مواد اولیه آن از غذاها و غذا از خاک بوجود آمده است. [20] . دوم اینکه فقط حضرت آدم از خاک آفریده شده و بقیه ی انسان ها از نطفه آفریده شده‌اند. پس می‌توان گفت انسان ها با واسطه ی آدم (ع) از خاک آفریده شده‌اند. [21]

پس نمی‌توان به صورت قاطع به قرآن نسبت دهیم که در این آیات، مرحله‌ای از تکامل نوع انسان از خاک را می‌گوید؛ چرا که اگر تفسیر اول را بگیریم (نطفه از مواد خاکی) ربطی به مسأله ی تکامل ندارد. و اگر تفسیر دوم ( خلقت آدم از خاک)‌را بگیریم بیشتر مؤید نظریه ی ثبات انواع می‌شود؛ چون خلقت مستقیم انسان از خاک را گوشزد می‌کند.

مگر آنکه گفته شود تعبیر «اجل» در آیه ی2 سوره ی انعام، دلالت بر فاصله ی زمانی بین خلقت انسان از خاک می‌کند که در این صورت مبحث بعدی پیش می‌آید. [22] 

2ـ «اجل» در اصل به معنی مدت معین و «قضی اجل» به معنی تعیین مدت و یا به آخرین موقع پرداخت بدهی و اینکه به فرا رسیدن مرگ اجل می‌گویند به خاطر این است که آخرین لحظه ی عمر انسان در آن موقع است. اما با توجه به آیات دیگر قرآن و روایات اهل بیت (ع) «اجل مسمی» در قرآن به معنی مرگ طبیعی و «اجل» به معنی مرگ زودرس است. [23]

پس معلوم می‌شود مقصود آیه، ‌مدت بین خلق انسان تا مرگ است. یعنی: «اوست خدائی که شما را از گِل آفرید پس از آن مدتی را مقرر ساخت که در این مدت، ‌انسان در روی زمین پرورش یابد و تکامل پیدا کند و اجل حتمی (مرگ) در نزد اوست.» و این مدت ربطی به مرحله ی تکامل از خاک تا انسان ندارد بلکه مرحله ی زندگی دنیاست.  

3ـ سلاله به معنای برگزیده و خلاصه ی چیزی است و در آیه 12 سوره ی مؤمنون برخی به معنای نطفه گرفته‌اند که ما حصل و برگرفته ی انسان است[24] و در هر صورت این آیه دلالت بر فاصله ی زمانی بین خاک و سلاله ‌ندارد. و اگر بر نطفه هم دلالت داشته باشد این مطلب باز از مورد بحث خارج است.  

2ـ ج: آفرینش انسان از آب: «و هُوَ الَّذِی خَلقَ مِنَ الماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَبَاً و صِهراَ: و او خداوندی است که از آب بشری آفرید و او را اصل نژاد و مایه ی تولید نسل انسان گردانید.»(فرقان/ 54)

استاد مشکینی به آیه 56 سوره فرقان، مثل همان تقریر آیات خلقت انسان از خاک استدلال کرده و می‌نویسد: «این آیات، وضع این نوع (انسان) را قبل از پیدا کردن شکل انسان، ‌بیان می‌کنند.»[25] 

بررسی:

در مورد آیات فوق دو تفسیروجوددارد: اول اینکه مقصود از خلقت انسان از آب این است که مقدار زیادی آب در بدن انسان(حدود 70%) وجود دارد.[26] دوم اینکه مقصودآن است که انسان ازآب نطفه و منی آفریده شده است. [27] بنابراین آیات فوق ربطی به مراحل تکامل خلقت انسان و نظریه ی داروین ندارند.  

 


   1   2   3   4   5      >