سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/6/22
3:46 عصر

نظریه تکامل(1)

بدست فصل رویش در دسته

«بررسی اجمالی نظریه تکامل از دیدگاه قرآن»

بررسی و نقد هر مسأله و گزاره ی علمی باید با متد و شیوه‏های خاص آن علم صورت بگیرد. مثلاً مسائل شناختی را نمی‏شود با علوم نقلی تحقیق کرد؛ چنان چه علوم نقلی را با علوم زیست شناسی نمی‏توان بررسی نمود و حوادث تاریخی را با ادلّه ی فلسفی و براهین عقلی نمی شود ثابت نمود. پس هر علمی را باید با شیوه و متد خاص همان علم، نفی یا اثبات نمود. در مورد نظریه ی تکامل انواع (ترانسفورمیسم) یا اصالت انواع(فیکسیسم) باید گفت که اینها نظریه‏های زیست شناختی هستند و جز با متد آن قابل پاسخگویی نیستند.

 اما بررسی نظر قرآن با دو پیش فرض در این زمینه می‏تواند مقبول و مطلوب باشد: اول اینکه قرآن، وحی و کلام الهی است. دوم اینکه در قرآن، باطل راه ندارد و آنچه نازل شده، مطابق با واقع است. با این دو مقدمه می‏توان نظر قرآن را در مورد این اصل زیست شناسی جویا شده و به قضاوت نشست. البته نباید از نظر دور داشت که تصویر عامیانه از تطوّر انواع با تصویر عالمانه ی آن بسیار متفاوت است و این جا گنجایش پرداختن به آن را ندارد.

 ظاهر قرآن در مورد خلقت بشر، مؤیّد نظریه ی فیکسیسم است و نه ترانسفورمیسم و اگر فرض شود که نظریه ی ترانسفورمیسم قطعی است، چاره‏ای جز توجیه ظاهر قرآن نیست. بر این اساس، دانشمندان برای اصل این تعارض دست به توجیهاتی زده‏اند؛ چنان چه مرتضی مطهری داستان خلقت بشر در قرآن را زبان سمبلیک می‏داند. البته نه به این معنا که (آدم) نام شخص نبوده و وجود عینی نداشته است بلکه به این معنا که از نظر خلقت حیرت انگیز آدم در قرآن از آن نتیجه گیری نشده است. [1] و مصباح یزدی به فرض صحّت این نظریه، خلقت انسان را معجزه دانسته و بیان می دارد: قرآن کتاب علم نیست و برای شناساندن طبیعت نیامده است و اگر مطالبی راجع به علوم و... در آن مطرح شده اصالتاً مورد توجه نبوده است؛ چرا که مقصود اصلی، هدایت بشر و ساختن انسان است.[2]

در این میان، آیت اللّه مشکینی آیات مربوط به خلقت را به 5 دسته تقسیم کرده است که بعضی از آنان با نظریه ی تکامل انواع مخالفت ندارند. نتیجه ای که از بیان ایشان استفاده می شود این است که اولاً زبان قرآن با علوم هماهنگ است و ثانیاً نظریه ی تطوّر انواع با توحید ناسازگار نیست.

 ولی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان با عقیده به اینکه اگر چه در قرآن برای نفی و اثبات این نظریه نص نداریم و هر چه داریم ظواهر قرآن است (که این ظواهر بسیار بیّّن و قریب به نصّ است) می‏فرماید: منتهی شدن بشر موجود امروزی با تناسل به یک زن و مرد، مدلول ظهوری قریب به نص آیات شریفه بوده و قابل تفسیر نمی‏باشند و اگرچه (قبول این مطلب) از ضروریات دین نیست ولی از ضروریات قرآنی می‏باشد[3 ] و هم می‏فرماید: ظاهرِ قریب به تصریح آیات قرآن، دلالت بر این دارد که بشر امروزی از نسل دو نفر زن و مردِ معیّن هستند و مرد در قرآن آدم نامیده شده است و آن مرد و زن از پدر و مادری به وجود نیامده بلکه از خاک یا گِل یا گِل پُخته و یا از زمین پدید آمده‏اند [4 ] و هم فرموده است: اما اعتقاد به این که نسل بشری به فردی از انسان کامل _(از جهت فکری) از طریق توالد بر اساس قوانین تنازع در بقا و انتخاب اصلح_ می‏رسد که او از انسان غیر کامل به دنیا آمده است، با آیه زیر دفع می‏گردد که «إِنَّ مَثَلَ عیسی‏ عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ»(آل عمران/ 59) به علاوه دلیلی که بر این اعتقاد اقامه شده است (مراد دلایل علمی اعم از شواهد فیزیولوژیکی، آناتومی تطبیقی، جنین شناسی حیوانات، فسیل شناسی و... می‏باشد) از اثبات مدعایشان عاجز هستند. [5 ]

بنابراین بحث اصلی این نوشتار، حول برخی از آیاتی خواهد بود که موافقین و مخالفین نظریه، به طور مستقیم مورد استدلال قرار داده اند.

اول: استناد به آیات برای اثبات نظریه ی تکامل

آیاتی که برای اثبات نظریه ی تکامل مورد استدلال قرار گرفته اند، به چند دسته تقسیم می شوند: 

الف: آیاتی که خلقت همه چیز را از آب می‌داند:  

1ـ «و جَعَلنا مِنَ الماءِ کُلّ شَیءٍ حَیّ: و هر چیز زنده را از آب بوجود آوردیم.»(انبیاء/ 30)

استاد مشکینی با طرح آیه ی فوق می‌نویسند: «آیه ی  فوق دلالت بر آفرینش همه ی موجودات زنده اعم از نباتات و حیوانات از جمله انسان از «آب» دارد. پس اینجا قسمتی از عقاید قائلین به تکامل اثبات می‌شود.»[6]

سید قطب، اندیشمند مصری ‌نیز با ذکر آیه ی فوق آن را دلیل بر پیدایش حیات از آب می‌داند و اشاره می‌کند: این همان چیزی است که علم جدید بیان کرده که اصل حیوانات زنده از آب است و زندگی از آب دریا پیدا شده و سپس انواع و اجناس از آن پیدا شد. پس این مطلبی که داروین را بر آن تمجید می‌کنند، قرن‌ها قبل از او قرآن بیان کرده بود. [7]

بررسی:

در مورد این آیه بحث های مفصّلی شده که عبارتند از: (پیدایش انسان از نطفه ـ پیدایش نخستین موجود از آب ـ مادّه ی اصلی بدن موجودات آب است ـ مادّه ی اولیّه جهان، مایع آبگونه بوده)8 ] که فقط تفسیر اول با آیه ی فوق ناسازگار است. بنابراین می‌توان به صورت احتمالی گفت که این آیه دلالت بر مرحله ی اول خلقت موجودات در آب دریاها دارد. ولی این تنها تفسیر آیه نیست. [9 ]  

2ـ «و الله خَلقَ کُلَّ دابّةٍ مِن ماءٍ فمِنهُم مَن یَمشِی عَلَی بَطنِهِ و مِنهُم مَن یَمشِی عَلَی رِجلَینِ و مِنهُم مَن یَمشِی عَلَی أَربَعٍ یَخلُقُ اللهُ ما یَشَاءُ: و خداوند تمام جنبندگان را از آب آفرید، ‌پس برخی از آنها بر روی شکم خود (خزندگان) و برخی بر دو پا و برخی از آنها بر چهار پای خود راه می‌روند، خداوند هر آنچه بخواهد می‌آفریند.»(نور/ 45)

استاد مشکینی در تفسیر این آیه می‌نویسد: «تفسیر «آب» به نطفه ی جنس نر، بر خلاف ظاهر آیه می‌باشد. بنابراین، ‌آیه، با این قول که منشأ پیدایش موجود زنده، «آب مخلوط با خاک» است - که مواد مساعد حیات در آن دو وجود دارد-  ‌بی‌انطباق نیست و بلکه رابطه ی نزدیکی بین آن دو می‌باشد. و مقدّم داشتن حیوانات «الماشی علی بطنه» (خزندگان) شاید به این علت باشد که معروف‌ترینِ این نوع جانداران «ماهی ها» هستند که نخستین موجودات زنده از لحاظ زمان آفرینش می‌باشند. و حیوانات خزنده ی خشکی، بعد از آنها پدید آمدند. ‌و منظور از «من یمشی علی رجلین»(دو پاها) انسان و پرندگان و برخی انواع میمون‌ها هستند. و همین آیه، ‌با آوردن عبارت کلی «علی رجلین» (بر دو پا) عقیده ی آنهائی را که انسان و سایر جاندران را دو نوع مستقل از هم می‌دانند باطل می‌سازد.»[10]

دکتر بی‌آزار شیرازی با توجه به علم فسیل‌شناسی و دیرین شناسی، ‌آیه ی 45 سوره ی نور را بر مراحل پیدایش حیوانات تطبیق می‌کند و می‌نویسد: «دوران اول: ‌فسیل‌های تریلوبیت‌ها، انواع مرجان‌ها، ماهیان زره‌دار، سوسماران، ماران، لاک‌پشتان و تمساح‌ها و خزندگان زمینی پدید آمدند. این حیوانات جزء آن دسته‌اند که بر شکم راه می‌روند: «فمنهم من یمشی علی بطنه».

دوران سوم: آثار نخستین پستاندران که در اواخر دوره دوم بوجود آمدند، ‌پیدا شده است. در این دوره پستانداران مثل اسب، گاو، ‌شتر، فیل و میمون، تنوع و کثرت پیدا کردند. و این حیوانات از آن دسته‌اند که بر چهارپا راه می‌روند: «و منهم من یمشی علی أربعة». [11]

بررسی:

1ـ در مورد بخش اول آیه 45 سوره نور «والله خلق کل دابة من ماء» بیان شد که سه تفسیر (آفرینش انسان از نطفه ـ پیدایش نخستین موجود از آب ـ ماده اصلی بدن موجودات آب است)[12] بیان شده است.  

2ـ تطبیق تقسیم‌بندی دوران‌های پیدایش گیاهان و حیوانات به سه قسمت آیه «فمنهم من یمشی علی بطنه و منهم من یمشی علی رجلین و منهم من یمشی علی اربع» صحیح به نظر نمی‌رسد؛ چرا که اینگونه انطباق با یافته‌های علمی ناسازگار است. چرا که در علوم زیست‌شناسی، میمون در دوره ی سوم پیدا شده است و طبق نظریه ی تکامل، انسان از ادامه ی نسل میمون‌ها بوجود آمد. در حالی که بر طبق آیه، حیواناتی که بر دو پا راه می‌روند (از جمله انسان) در دوره ی دوم قرار می‌گیرند. و این دو با هم تعارض دارد.

پس بهتر است بگوییم این آیه در صدد بیان تقسیمات موجودات زنده ی فعلی دنیاست که اینان برخی بر دو پا و برخی بر چهار پا و برخی بر شکم می‌روند. و جالب اینکه فقره ی دوم و سوم با «واو» بر فقره ی اول عطف شده است«فمنهم من یمشی علی بطنه و منهم من یمشی علی رجلین و منهم من یمشی علی اربع» که ترتیب و تفریح را نمی‌رساند. یعنی می‌تواند هر سه خزندگان، ‌دو پایان و چهار پایان با هم از آب (نطفه) بوجود آمده باشند.

نکته ی دیگر این که شمارش حیوانات هم از باب حصر نیست بلکه بیان برخی مصادیق مهم است. وگر نه برخی حیوانات بیش از چهارپا دارند و برخی شنا می‌کنند ولی در آیه ذکری از آنها نشده است. پس سیاق آیه 45 سوره نور، سیاق آیاتی است که خلقت انسان را از آب معرفی می‌کند. [13 ]