سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/7/4
11:27 عصر

بستری

بدست فصل رویش در دسته

محمد مجتهد شبستری متولد 1313 شبستر از 14 سالگی تا 32 سالگی در حوزه علمیه قم درس دین خواند سپس از 1353تا57 مدیر مرکز اسلامی هامبورگ در آلمان شد او در سالهای 43 تا 53 سردبیر نشریه مکتب اسلام بود او دوره اول مجلس شورای اسلامی نماینده مردم شبستر در مجلس شورای اسلامی بود وبعد ازآن به فعالیت های علمی در دانشگاه تهران به عنوان هیئت علمی در گروه فلسفه و عرفان پرداخت. وی در بیست سال اخیر ارتباط زیادی با محافل علمی فلسفی غرب داشته و شاید بتوان گفت همین موضوع بر افکار او نیز تاثیراتی هم داشته است.

در اینجا به برخی نظرات متضاد وی با عالمان و دانشمندان اسلامی به طور خلاصه می پردازیم. بدیهی است ممکن است تمام نظرات ایشان در این صفحات منعکس نشده باشد و همچنین پرداخت به نقد ها و ایرادات نظریات وی در شماره های بعدی توسط خوانندگان و اندیشمندان صورت خواهد گرفت.

اهم نظرات محمد مجتهد شبستری :

حقوق بشر

مجتهد معتقد است دعوت به حقوق بشر اسلامی (( دیدگاه حضرات آیات مصباح یزدی ، جوادی آملی و جعفری )) در سطح جهان اصلا مفهومی ندارد پیام این دعوت آن است که در دنیا فقط یک دین حق وجود دارد و همه باید از آن پیروی کنند او ادامه می دهد. مجتهد شبستری آنگاه به شدت بر فقیهان می تازد و می گوید : چنین گمان می کنند که تعیین چارچوب نظام اجتماعی و سیاسی و حقوق اساسی مردم و تدوین قانون اساسی و سپس مدیریت جامعه از سوی خداوند بر عهده فقیهان است و کار مردم مومن چیزی غیر از شنیدن فتوا و پذیرفتن آن نیست او تاکید می کند حقوق بشر انسان شناسی دینی را نفی نمی کند و هیچگاه مدعی نیست که می خواهد جای یک انسان شناسی دینی و یا عرفانی را بگیرد!


دموکراسی

نکته جالبتر در اندیشه های شبستری آن است که او معتقد است هیچ دینی روش حکومت را توصیه نکرده است در اسلام نیز توصیه ای نشده است . پیامبر اسلام (ص) در باب روش حکومت تابع عصر خود بوده است و نه موسس روش حکومت آنچه در نابرابری سیاسی مومنان و غیر مومنان و ... دیده می شود مقتضیات و واقعیتهای اجتماعی نه تاریخی در عصرهای مختلف است .
محمد مجتهد در یک کلمه معتقد به دموکراسی مسلمانان است نه دموکراسی اسلامی .

 

هرمونتیک

مجتهد شبستری در کتاب هرمونتیک کتاب و سنت مدعی است که مفسران وحی اسلامی همیشه بر اساس پیش فهم ها ، علائق و انتظارات خود از کتاب و سنت به تفسیر آن پرداخته اند بدین جهت او تلاش کرده است تانشان دهد که تفسیر و اجتهاد عالمان دین اسلام نیز مشمول اصل کلی دانش هرمونتیک یعنی (( استناد تفسیر و فهم متون بر پیش فهم ها و علائق و انتظارات مفسر )) بوده است و استثنایی در کار نیست در عین حال مجتهد شبستری عالمان دین را به این نکته دعوت می کند که تنقیح تمام عیار پیش فهم ها در هر عصر شرط اساسی و اصلی هر گونه تفسیر و افتاء صحیح دینی است و تکامل دانش دینی بدون این بازنگری میسر نیست و بیرون شدن جهان اسلام از مشکلات نظری و عملی که تمدن پیچیده امروز برای آن به وجود آورده تنها بااین بصیرت و توجه ممکن می شود .

آیا علم فقه به همه نیازهای ما پاسخ می دهد ؟ آنها که چنین می اندیشند نقشی را بر عهده فقه می گذارند که این علم هرگز عهده دار آن نبوده است آنها فکر می کنند که تا انسان نفی نشود جا برای خدا باز نمی شود و تا عقل نفی نشود جا برای وحی باز نمی گردد . او ادامه می دهد مدعا این است که در ابواب معاملات و سیاسات نقش کتاب و سنت فقه نقش تنظیم و جهت دادن بوده است نه نقش تاسیس ، اسلام هرگاه این فکر را ترویج می کرد که مردم باید شیوه های زندگی کردن را از کتاب سنت و فقه به دست آورند هرگز نمی توانست از جزیره العرب بیرون برود راز گسترش آئین اسلام همین بود که شیوه های گوناگون زندگی انسانی را در جوامع مختلف به رسمیت شناخت و در صدد از میان برداشتن آنها بر نیامد و در آنها تا آنجا دخالت کرد که موجب همسوئی آنها با سلوک دینی و اخلاق اسلامی می شد . خلاصه اینکه قرآن خود اعلام کرده بود که نیامده تا بر فرهنگ و تمدن انسان خط بطلان بکشد بلکه آمده تا با آنچه که هست جهت نوینی در جهت تولید بدهد .
مجتهد معتقد است غرض از اجتهاد و افتاء حل حقوقی مسائل زندگی مردم است نه غرق شدن فقیه در مسائل ذهنی خود و رسیدن به یک سلسله نتایج فکری محض و سپس تمام شدن حجت شرعی و آنگاه افتاء . او سپس از فقیهانی که مشروط فتوا می دهند انتقاد می کند و می گوید : به صورت مشروط فتوا دادن و تشخیص موضوع را به عهده دیگران گذاشتند چیزی جز غرق شدن در ذهنیات نیست او به نکته ظریف دیگری نیز اشاره می کند و می گوید : فقیه باید پاسخگوی مسائل عصر خود باشد وگرنه مقلد خواهد بود چرا که اجتهاد وقتی تحقق پیدا می کند که فقیه به سوالات جدید پاسخ گوید . مثلا مرحوم مطهری مهمترین مساله اقتصادی امروز را عبارت از تعیین تکلیف سرمایه داری می دانست مسئله ای که باید فقها به آن پاسخ دهند و اکثرا و یا عموم آنها از شرح آن عاجز اند .


نقد قرائت رسمی از دین

مجتهد در نقد قرائت رسمی از دین می گوید : قرائن دین در واقع همان قرائت متون دینی است و متون دینی را می توان به گونه های متفاوت فهم وتفسیر کرد. هرگونه قرائت دینی را می توان نقد کرد و هیچ قرائتی از این اصل عام مسثثنی نیست شبستری اذعان می کند که مفروض ما این است که تنها با نقد قرائت های متفاوت می توان قرائت قابل قبول از دین را انتخاب کرد چنانچه پذیرفتن همین اصل به وضوح نشان می دهد که دعوی امکان قرائت های کثیر از متون دینی به معنی تجویز هرج و مرج در کار فهم و تفسیر دین و صحیح دانستن همه قرائت ها و دست شستن از استدلال نیست بلکه به صورت یک واقعیت قرائت ها می تواند متعدد باشد ولی برای دست یافتن به حقیقت ما موظفیم هر قرائنی را نقد کنیم و نقطه های ضعف و قوت معانی و استدلال قرائت کننده را آشکار کنیم و میزان اعتبار قرائت او را مشخص سازیم بدیهی است روش علمی به عنوان یک اصل مسلم برای جلوگیری از هرج و مرج در فهم دین مورد تاکید است اما قرائت رسمی را از این جهت باید نقد نمائیم که این قرائت به طور جدی با بحران روبرو شده است و این بحران هم به پیام رسانی دینی و هم به عقلانیت سیاسی در جامعه ما آسیب زده است .

در واقع لبّ و خمیر مایه  اندیشه های مجتهد شبستری را می توان در مفهوم هرمونوتیک کتاب و سنت یافت.

 

آثار منتشر شده:



 

منابع :

- شبستری محمد ، هرمونتیک کتاب و سنت ، طرح نو 1375
- شبستری محمد ، ایمان و آزادی ،طرح نو 1379

- شبستری محمد ، نقدی بر قرائت رسمی از دین ، طرح نو 1379
- جانسون گلن ، اعلامیه جهانی حقوق بشر و تاریخچه آن ، نشری نی 1378
- دوره کیان