سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/11/6
10:39 عصر

ROYAD1

بدست فصل رویش در دسته

رویداد حوزه

گزارش :

نخستین دایره المعارف احادیث
پیامبر اعظم (ص) در قزوین رونمایی شد

نخستین
دایره المعارف احادیث پیامبر اعظم (ص) اثر حجت‌الاسلام والمسلمین  سید موسی ابراهیمی پژوهشگر حوزه علمیه قزوین با
عنوان کتاب موسوعه کلمات الرسول الاعظم با حضور رییس سازمان تبلیغات اسلامی کشور،  آیت الله باریک بین و جمعی از مسوولان رونمایی
شد
.

نماینده
ولی فقیه در استان و امام جمعه قزوین در
این مراسم گفت:کتاب موسوعه الرسول الاعظم کتاب جامعی از کلمات پیامبر (ص) است که
برای هدایت انسان‌ها در تمام اعصار مورد توجه قرار دارد
.

آیت
الله هادی باریک بین افزود: در زمان رسول گرامی اسلام (ص) بهترین وسیله برای حفظ و
نگهداری کلام گوهربار ایشان، درک مفاهیم و حفظ کردن و انتقال سینه به سینه توسط
اشخاص مورد تایید بود تا حقایق اسلام در جهان پخش شود
.

وی
اظهار داشت: امروز افتخار جامعه شیعه وجود علمای بزرگی است که توانستند مطالب
معصومان(ع) را ضبط و در کتاب‌های فراوان در دسترس مردم قرار دهند
.

امام
جمعه قزوین ادامه داد: همه ما باید تلاش کنیم تا احادیث ائمه اطهار و معصومین (ع)
به درستی برای مردم بازگو شود و امروز باید از حجت الاسلام سیدموسی ابراهیمی
پژوهشگر حوزه علمیه قزوین تقدیر کرد که به خوبی درخشیدند و از زمان به نحو صحیحی
بهره برداری کردند
.

آیت
الله باریک بین ابراز امیدواری کرد این کتاب مورد استفاده اقشار مختلف جامعه قرار
گیرد و همچنین قدم‌های مثبت دیگری توسط علما و اندیشمندان جامعه در این خصوص
برداشته شود
.


88/11/6
10:33 عصر

ROYDAD1

بدست فصل رویش در دسته

رویداد حوزه

گزارش :

نخستین دایره المعارف احادیث
پیامبر اعظم (ص) در قزوین رونمایی شد

نخستین
دایره المعارف احادیث پیامبر اعظم (ص) اثر حجت‌الاسلام والمسلمین  سید موسی ابراهیمی پژوهشگر حوزه علمیه قزوین با
عنوان کتاب موسوعه کلمات الرسول الاعظم با حضور رییس سازمان تبلیغات اسلامی کشور،  آیت الله باریک بین و جمعی از مسوولان رونمایی
شد
.

نماینده
ولی فقیه در استان و امام جمعه قزوین در
این مراسم گفت:کتاب موسوعه الرسول الاعظم کتاب جامعی از کلمات پیامبر (ص) است که
برای هدایت انسان‌ها در تمام اعصار مورد توجه قرار دارد
.

آیت
الله هادی باریک بین افزود: در زمان رسول گرامی اسلام (ص) بهترین وسیله برای حفظ و
نگهداری کلام گوهربار ایشان، درک مفاهیم و حفظ کردن و انتقال سینه به سینه توسط
اشخاص مورد تایید بود تا حقایق اسلام در جهان پخش شود
.

وی
اظهار داشت: امروز افتخار جامعه شیعه وجود علمای بزرگی است که توانستند مطالب
معصومان(ع) را ضبط و در کتاب‌های فراوان در دسترس مردم قرار دهند
.

امام
جمعه قزوین ادامه داد: همه ما باید تلاش کنیم تا احادیث ائمه اطهار و معصومین (ع)
به درستی برای مردم بازگو شود و امروز باید از حجت الاسلام سیدموسی ابراهیمی
پژوهشگر حوزه علمیه قزوین تقدیر کرد که به خوبی درخشیدند و از زمان به نحو صحیحی
بهره برداری کردند
.

آیت
الله باریک بین ابراز امیدواری کرد این کتاب مورد استفاده اقشار مختلف جامعه قرار
گیرد و همچنین قدم‌های مثبت دیگری توسط علما و اندیشمندان جامعه در این خصوص
برداشته شود
.


88/7/6
4:53 عصر

تیتر مطالب 2

بدست فصل رویش در دسته

تیتر مطالب جهانی شدن:

1-     در درون مایه ی ادیان، خصلت جهانی و همگانی بودن نهفته است و اسلام نیز که آخرین دین الهی به شمار می آید، با قدرت و قوّت و اطمینان خاصی این هدف بزرگ را دنبال می کند.

2-     در بررسی آیات نورانی قرآن کریم به عنوان اصلی ترین منبع تفکر اسلامی، با آیاتی مواجه می شویم که ادعای جهانشمولی و عالمی بودن اسلام را به صراحت بیان داشته و برای پیام توحیدی و انسانی خود، هیچ گونه مرز جغرافیایی و فرهنگی بر نمی شمرد.

3-     اگر لازمه ی ابتدائی جهانی بودن و تفکر جهانشمول را مخاطب قرار دادن انسان با قطع نظر از هر گونه تعلقات سرزمینی و نژادی و فرهنگی بدانیم، قرآن کریم سرشار از خطاباتی است که این لازمه را فریاد زده و از واژگان بین المللی به وفور بهره جسته است.

4-     آیه ی 158 سوره اعراف، با استفاده از واژگان عمومی مثل (ناس) ضمن بیان یکپارچگی و انسجام انسانی، فرامکانی و فرازمانی بودن و در نهایت، ابدیّت پیام قرآنی را نیز با واژه ی(جمیعاًً) مورد تأکید قرار می دهد و پیامبر گرامی اسلام را قطبی نورانی برای تمام قرن ها و اعصار بشری می شمارد.

5-     خداوند خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: «و ما أرسَلناکَ إلّا رَحمَهَ لِلعالَمین» جمع بسته شدن (عالمین) با الف و لام، مبیّن آن است که پیامبر برای هدایت همه ی جماعت های بشری مبعوث گردیده است و هرگز به مرزهای جغرافیاییِ کشوری که پیامبر اسلام در آن مبعوث گردیده یا به زبانی که پیام الهی را به بشر رسانده، اختصاص ندارد.

6-     قرآن برای برتری دین اسلام بر سایر ادیان به پیمانی که خداوند از انبیاء پیشین برای ایمان آوردن و یاری رساندن به آخرین سفیر خود گرفته اشاره می کند و روی گردانی از رسالت پیامبر اسلام را مساوی با فسق می داند.

7-     ادعای اسلام بر جامعیت و همه بُعدی بودن خود، شاخصه ی دیگری است که جهان گرایی اسلام را تحکیم می بخشد. زیرا اساساً یکی از دلایل تعدد شرایع آن است که دین سابق دارای نقصان هایی بوده است که آئین جدید آنها را برطرف نموده و ارتقاء می بخشد. و اگر در دینی همه ی نیازها و ضرورت ها لحاظ شده باشد، دیگر نیازی به آمدن شریعت جدید برای جهانیان احساس نمی شود.

8-     همه ی عرصه های فکری و عملی، فردی و اجتماعی در زندگی انسان ها در حوزه ی رسالت اسلام می گنجد و اسلام قدرت پاسخگویی به همه ی نیازهای عصرها و نسل ها را دارد. قرآن کریم در آیاتی به صورت کلی جامعیت و شمول خود را بیان نموده و می فرماید: «لا رَطبٍ و لا یابِسٍ اِلّا فِی کتابٍ مُبِینٍ»

9-     جنس معجزه ی پیامبر(ص) با معجزات سایر انبیاء تفاوت داشته و خاصیت جهانی دارد. زیرا معجزه ی انبیاء دیگر، فقط مختص زمان خودشان بوده و در بیننده و یا شنونده ی مؤمنِ به آن دارای اثربخشی است ولی معجزه ی پیامبر(ص) به لحاظ ساختار کتبی آن، قابل دسترسی برای همه ی زمان ها و مکان ها می باشد.

10- کتابت و نامه لازم نیست که به زبان آن ملت باشد بلکه اگر مضامینی شامل و حجتی کامل باشد، کفایت می کند. درست به همین جهت است که رسول گرامی اسلام به مردم اقوام و ملل مختلف از جمله مردم ایران نامه می نوشتند و آنها را دعوت به اسلام می کردند در حالیکه زبان آنان غیر از زبان وحی و قرآن بود.


88/7/6
4:52 عصر

تیتر مطالب

بدست فصل رویش در دسته

تیتر مطالب سروش غیب

1-     وقتی ارتباط خداوند با بنده ای از بندگان شایسته اش از طریق دریچه ی وحی برقرار گردید و قوانین هدایت بشر در امر دین و دنیا بر او القاء شد، پدیده ای به نام دین و شریعت محقق می شود.

2-     شعور وحی نزد ما مرموز بوده و نسبت به چگونگی آن اطلاعی نداریم. یک ارتباط واقعی در میان محتویات دعوت دینی وجود دارد که از فکر ما پوشیده است و نبی با شعور وحی، روابط مرموز آنها را درک کرده و در مقام تبلیغ ما با زبان خود ما سخن گفته و از روابط فکری ما استفاده می کند.

3-     برخی حکمای اسلامی به ویژه مشاییّان، تحلیل فلسفی از وحی داشته و وحی را بالندگی عقل نظری و عملی بیان کرده اند. از نگاه آنها، پیامبر(ص) کسی است که تمام مراتب عقل نظری و عملی را در پرتو ارتباط با عقل فعّال، به فعلیت تامّ رسانده است و معرفت وحیانی، مرتبه ای از معرفت عقلانی تلقی شده است.

4-     سیره ی عملی انبیاء، گویای این معنا نیست که آنها در خلال تأملات فلسفی به مرحله ای رسیده باشند که از عقل فعّال سود ببرند و آنان همواره خود را انسان های عادی مانند دیگران می دانستند که سخنان شان موهبت الهی و از عالم غیب است.

5-     اگر تفسیر فلسفی از وحی درست باشد باید بپذیریم همه ی انسان ها مخاطب وحی، از طریق ارتباط با عقل باشند؛ در حالی که کسی چنین سخنی را مطرح نمی کند.

6-     برخی از دانشمندان جدید، وحی را «تبلور شخصیت باطنی» و گاه«نبوغ احتمالی» می شمارند و منشأ آگاهی وحیانی را تراوش شخصیت باطنی آنها می دانند و اینکه آرمان های والای نفسانی، الهاماتی ویژه را درون آنها پدیدار ساخته است، به گونه ای که آن ها را حقیقت غیبی و وحی می پندارند.

8 -   برگزیدگان الهی برای خود به طور مستقل هیچ ادعایی ندارند در حالیکه تمام نوابغ و مصلحان اجتماعی،          آگاهی ها و فرضیه های خود را وابسته به فعالیت های ذهنی خود محسوب می کنند.

9- وحی در حال هوشیاری است نه غفلت. طرفداران نظریه ی شخصیت باطنی، پیش فرضشان این است که نیروی    باطنی انسان، به هنگام تعطیل قوا و حواس ظاهری، فعّال می شود.

10 - الهام و کشف عرفانی در صدد شناختن یک رشته حقایقی است که فاقد هرگونه برهان قانع کننده است و اثر آن تنها در حیات فردی نمود می یابد در حالی که وحی، دریافت قوانین تشریعی جامع است که از سوی آفریدگار عالم با توجه به آگاهی از سیستم وجود انسان و نیازهای گوناگون او، افاضه شده است.

11- طبیعت پدیده ی وحی تشریعی که همراه با هشیاری حضوری و عین الیقین است، تحت عناوین مُلهمات و مکاشفات صِرف که شامل حالات ذوقی ناشی از وجد و اندوه و تخیل است، نمی گنجد.

12- دریافت های متصوّفه و اهل طریقت، همچنان که ممکن است الهامات غیبی راستین باشد، می تواند رهاورد وسوسه های شیطانی نیز باشد. لذا تجربه ی کسانی که پیامبر یا پیشوای معصوم نیستند، اعم از کشف و شهود، رویا و... همگی نیازمند عرضه به میزان است تا صحّت و سقم آن ها آشکار و ارزش و قیمتشان پدیدار شود.

13- برخی متصوفان مسلمان سخنانی دارند که نزد عقل و شرع پذیرفته نیست. اما حریم وحی نبوی مصون از رهیافت جنود اهریمنی و پندارهای باطل است و فرستنده ی آن که خدای عزیز حکیم است، تمام ضمانت های لازم را برای صیانت آن تدبیر کرده است.

تیتر مطالب پیامبران روشنفکران

1-     عارف آن کسی است که در پرتو عبودیت راه می پیماید و واصلِ درگاه یار و خلوت نشین و خالص شده ی بارگاه حضرت ربّ است. در پرتو نور حق، اسفار اربعه پیموده و درون از غیر حق پاک کرده است. چون زبان گشاید حکمت فرو آورد و چون لب فرو بندد سیر باطنی کند.

        2- آشنایان کوی مودّت خداوندِ وَدود، جز دوستی او و دوستی خلیفه های  کامل او به چیزی بسنده نمی کنند؛ یعنی نه تنها به نظام کیهانی خرسند نیستند بلکه به دوستی فرشتگان هم اکتفا نمی کنند.

          3- ابن سینا عرفان را بر اساس مجموعه ای از اعمال، اخلاق، رفتار، اهداف و نتایج تعریف کرده و بر این اعتقاد است که: «عرفان با جداسازی ذات از شواغل آغاز شده و با دست افشاندن به ماسِوی ادامه یافته و با دست شستن از خویش و سرانجام با خدا رفتار کردن خویش و رسیدن به مقام جمع پیش رفته، آنگاه با تخلّق به اخلاق ربوبی و رسیدن به حقیقت واحد، سپس با«وقوف» به کمال می رسد.

            4- عرفان را نباید در برابر مذاهب دیگر، مذهبی مستقل شمرد؛ بلکه معرفت عرفانی راهی است از راه های پرستش(پرستش از راه محبت نه از راه بیم و امید) و راهی است برای درک حقایق ادیان در برابر راه ظواهر دینی و راه تفکر عقلی.

5- تجربه ی سالکانه همان طریقت است. در این تجربه، سالک در مقام عمل کارهایی انجام می دهد که او را به سوی حق تعالی سوق می دهد. به عبارت دیگر تجربه ی سالکانه همان معاملات قلبی است که باید به صورت منازل و مقامات طیّ شود. گزارش از تجربه ی سالکانه، سامان بخشِ علمِ عرفان عملی است.

6- بعد از کشف و مشاهداتی که برای عارف رخ می دهد، برای تبدیل این کشف و مشاهده به حصول، شخص عارف نیازمند به عنصر ترجمه و تعبیر است. به عبارت دیگر، لحظه ی گذر و انتقال از حضور به حصول را «ابراز» «تعبیر» «ترجمه»و«توصیف» می گویند و در حقیقت، عارف آن حقیقت مکشوف را به عبارت تبدیل می کند.

7- عرفان مزاحم دین داری و تفکر نیست. عرفان چیزی است در طول دین و در طول فلسفه. یعنی عرفان هرگز در صدد نفی دین و نفی فلسفه و تعقل نیست بلکه مدعی آن است که انسان علاوه بر کمالات و معارفی که از راه دین و فلسفه به دست می آورد، به وسیله ی عرفان به کمالات و معارف برترِ دیگری هم دست می یابد.

8- یافته های اهل عرفان مانند ضروریات یا وجدانیات نیست که میان همگان مشترک باشد؛ بلکه بسیاری از این یافته ها مطارد و مخالف و گاهی متناقض با یکدیگر است و نمی توان این اختلاف را به مراتب تشکیکی حمل کرد؛ زیرا بسیاری از آن اختلافات، متناقض یکدیگرند.

تیتر مطالب تکامل

1-     بررسی نظر قرآن با دو پیش فرض در این زمینه می‏تواند مقبول و مطلوب باشد: اول اینکه قرآن، وحی و کلام الهی است. دوم اینکه در قرآن، باطل راه ندارد و آنچه نازل شده، مطابق با واقع است.

2-     ظاهر قرآن در مورد خلقت بشر، مؤیّد نظریه ی فیکسیسم است و نه ترانسفورمیسم و اگر فرض شود که نظریه ی ترانسفورمیسم قطعی است، چاره‏ای جز توجیه ظاهر قرآن نیست. بر این اساس، دانشمندان برای اصل این تعارض دست به توجیهاتی زده‏اند؛ چنان چه مرتضی مطهری داستان خلقت بشر در قرآن را زبان سمبلیک می‏داند.

3-     آیت اللّه مشکینی آیات مربوط به خلقت را به 5 دسته تقسیم کرده است که بعضی از آنان با نظریه ی تکامل انواع مخالفت ندارند. نتیجه ای که از بیان ایشان استفاده می شود این است که اولاً زبان قرآن با علوم هماهنگ است و ثانیاً نظریه ی تطوّر انواع با توحید ناسازگار نیست.

4-     علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‏فرماید: منتهی شدن بشر موجود امروزی با تناسل به یک زن و مرد، مدلول ظهوری قریب به نص آیات شریفه بوده و قابل تفسیر نمی‏باشند و اگرچه (قبول این مطلب) از ضروریات دین نیست ولی از ضروریات قرآنی می‏باشد.

5-     سید قطب، اندیشمند مصری با ذکر آیه ی فوق آن را دلیل بر پیدایش حیات از آب می‌داند و اشاره می‌کند: این همان چیزی است که علم جدید بیان کرده که اصل حیوانات زنده از آب است و زندگی از آب دریا پیدا شده و سپس انواع و اجناس از آن پیدا شد. پس این مطلبی که داروین را بر آن تمجید می‌کنند، قرن‌ها قبل از او قرآن بیان کرده بود.

6-     تطبیق تقسیم‌بندی دوران‌های پیدایش گیاهان و حیوانات به سه قسمت آیه، صحیح به نظر نمی‌رسد؛ چرا که در علوم زیست‌شناسی، میمون در دوره ی سوم پیدا شده است و طبق نظریه ی تکامل، انسان از ادامه ی نسل میمون‌ها بوجود آمد. در حالی که بر طبق آیه، حیواناتی که بر دو پا راه می‌روند (از جمله انسان) در دوره ی دوم قرار می‌گیرند. و این دو با هم تعارض دارد.

7-    در مورد آیات فوق دو تفسیروجوددارد: اول اینکه مقصود از خلقت انسان از آب این است که مقدار زیادی آب در بدن انسان(حدود 70%) وجود دارد. دوم اینکه مقصودآن است که انسان ازآب نطفه و منی آفریده شده است. بنابراین آیات فوق ربطی به مراحل تکامل خلقت انسان و نظریه ی داروین ندارند.

 

 

 

 

 

 

 

 


88/7/5
4:44 عصر

اهم نظرات شبستری

بدست فصل رویش در دسته

اهم نظرات محمد مجتهد شبستری :

حقوق بشر

مجتهد معتقد است دعوت به حقوق بشر اسلامی (( دیدگاه حضرات آیات مصباح یزدی، جوادی آملی و علامه جعفری )) در سطح جهان اصلاً مفهومی ندارد. پیام این دعوت آن است که در دنیا فقط یک دین حق وجود دارد و همه باید از آن پیروی کنند. مجتهد شبستری آنگاه به شدت بر فقیهان می تازد و می گوید: چنین گمان می کنند که تعیین چارچوب نظام اجتماعی و سیاسی و حقوق اساسی مردم و تدوین قانون اساسی و سپس مدیریت جامعه از سوی خداوند، بر عهده ی فقیهان است و کار مردمِ مومن چیزی غیر از شنیدنِ فتوا و پذیرفتن آن نیست. او تاکید می کند حقوق بشر انسان شناسی دینی را نفی نمی کند و هیچگاه مدعی نیست که می خواهد جای یک انسان شناسی دینی و یا عرفانی را بگیرد!

دموکراسی

نکته ی جالب تر در اندیشه های شبستری آن است که او معتقد است هیچ دینی روش حکومت را توصیه نکرده است. در اسلام نیز به روش حکومت توصیه ای نشده است. پیامبر اسلام (ص) در باب روش حکومت تابع عصر خود بوده است و نه مؤسس روش حکومت. آنچه در نابرابری سیاسی مومنان و غیر مومنان و ... دیده می شود، مقتضیات و واقعیت های اجتماعی (نه تاریخی) در عصرهای مختلف است.
محمد مجتهد در یک کلمه معتقد به دموکراسی مسلمانان است نه دموکراسی اسلامی.

هرمونتیک

مجتهد شبستری در کتاب «هرمونتیک کتاب و سنت» مدعی است که مفسّران وحی اسلامی همیشه بر اساس پیش فهم ها، علائق و انتظارات خود از کتاب و سنت به تفسیر آن پرداخته اند. بدین جهت او تلاش کرده است تا نشان دهد که تفسیر و اجتهاد عالمان دین اسلام نیز مشمول اصل کلّی دانش هرمونتیک یعنی (( استناد تفسیر و فهم متون بر پیش فهم ها و علائق و انتظارات مفسّر)) بوده است و استثنایی در کار نیست. در عین حال مجتهد شبستری عالمان دین را به این نکته دعوت می کند که تنقیح تمام عیار پیش فهم ها در هر عصر، شرط اساسی و اصلی هر گونه تفسیر و افتاء صحیحِ دینی است و تکامل دانش دینی بدون این بازنگری میسّر نیست و بیرون شدن جهان اسلام از مشکلات نظری و عملی که تمدن پیچیده ی امروز برای آن به وجود آورده، تنها با این بصیرت و توجه ممکن می شود.

آیا علم فقه به همه نیازهای ما پاسخ می دهد؟ آنها که چنین می اندیشند نقشی را بر عهده فقه می گذارند که این علم هرگز عهده دار آن نبوده است. آنها فکر می کنند که تا انسان نفی نشود، جا برای خدا باز نمی شود و تا عقل نفی نشود جا برای وحی باز نمی گردد. او ادامه می دهد مدعا این است که در ابواب معاملات و سیاسات نقش کتاب و سنت و فقه، نقش تنظیم و جهت دادن بوده است نه نقش تاسیس. اسلام هرگاه این فکر را ترویج می کرد که مردم باید شیوه های زندگی کردن را از کتاب و سنت و فقه به دست آورند، هرگز نمی توانست از جزیره العرب بیرون برود. راز گسترش آئین اسلام همین بود که شیوه های گوناگون زندگی انسانی را در جوامع مختلف به رسمیت شناخت و در صدد از میان برداشتن آنها بر نیامد و در آنها تا آنجا دخالت کرد که موجب همسوئی آنها با سلوک دینی و اخلاق اسلامی می شد. خلاصه اینکه قرآن خود اعلام کرده بود که نیامده تا بر فرهنگ و تمدن انسان خط بطلان بکشد بلکه آمده تا با آنچه که هست، جهت نوینی در جهت تولید بدهد.
مجتهد معتقد است غرض از اجتهاد و افتاء حل حقوقی مسائل زندگی مردم است نه غرق شدن فقیه در مسائل ذهنی خود و رسیدن به یک سلسله نتایج فکری محض و سپس تمام شدن حجت شرعی و آنگاه افتاء. او سپس از فقیهانی که مشروط فتوا می دهند انتقاد می کند و می گوید: به صورت مشروط فتوا دادن و تشخیص موضوع را به عهده ی دیگران گذاشتن، چیزی جز غرق شدن در ذهنیات نیست. او به نکته ی ظریف دیگری نیز اشاره می کند و می گوید: فقیه باید پاسخگوی مسائل عصر خود باشد وگرنه مقلّد خواهد بود؛ چرا که اجتهاد وقتی تحقق پیدا می کند که فقیه به سوالات جدید پاسخ گوید. مثلا مرحوم مطهری مهم ترین مساله ی اقتصادی امروز را عبارت از تعیین تکلیف سرمایه داری می دانست؛ مسئله ای که باید فقها به آن پاسخ دهند و اکثراً و یا عموم آنها از شرح آن عاجز اند.

نقد قرائت رسمی از دین

مجتهد در نقد قرائت رسمی از دین می گوید: قرائت دین در واقع همان قرائت متون دینی است و متون دینی را می توان به گونه های متفاوت فهم وتفسیر کرد. هرگونه قرائت دینی را می توان نقد کرد و هیچ قرائتی از این اصل عام مسثثنی نیست. شبستری اذعان می کند که مفروض ما این است که تنها با نقد قرائت های متفاوت می توان قرائت قابل قبول از دین را انتخاب کرد. چنانچه پذیرفتن همین اصل به وضوح نشان می دهد که دعوی امکان قرائت های کثیر از متون دینی به معنی تجویز هرج و مرج در کار فهم و تفسیر دین و صحیح دانستن همه ی قرائت ها و دست شستن از استدلال نیست بلکه به صورت یک واقعیت، قرائت ها می تواند متعدد باشد ولی برای دست یافتن به حقیقت، ما موظفیم هر قرائتی را نقد کنیم و نقطه های ضعف و قوت معانی و استدلال قرائت کننده را آشکار کنیم و میزان اعتبار قرائت او را مشخص سازیم. بدیهی است روش علمی به عنوان یک اصل مسلم برای جلوگیری از هرج و مرج در فهم دین مورد تاکید است اما قرائت رسمی را از این جهت باید نقد نمائیم که این قرائت به طور جدی با بحران روبرو شده است و این بحران هم به پیام رسانی دینی و هم به عقلانیت سیاسی در جامعه ی ما آسیب زده است.

در واقع لبّ و خمیر مایه ی اندیشه های مجتهد شبستری را می توان در مفهوم هرمونوتیک کتاب و سنت یافت.

منابع :

شبستری محمد ، هرمونتیک کتاب و سنت ، طرح نو 1375
- شبستری محمد ، ایمان و آزادی ،طرح نو 1379

- شبستری محمد ، نقدی بر قرائت رسمی از دین ، طرح نو 1379
- جانسون گلن ، اعلامیه جهانی حقوق بشر و تاریخچه آن ، نشری نی 1378
- دوره کیان

 


<      1   2   3   4   5   >>   >