سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/6/15
11:9 صبح

ثبت و ضبط اطلاعات

بدست فصل رویش در دسته

                                         ثبت و ضبط اطلاعات

بعد از مطالعه ی منابع و متون، برای حفظ و نگهداری اطلاعاتی که از طریق مطالعه به دست آورده ایم، به هیچ وجه نباید به حافظه تکیه کنیم بلکه باید هر چه سریع تر آن را ثبت و ضبط کنیم تا به هنگام نیاز بتوانیم از آن استفاده کنیم. نکته ی اساسی که در یادداشت اطلاعات باید مورد توجه قرار گیرد، این است که از روش و ابزارها استفاده شود تا یادداشت ها از قابلیت دسترسی سریع، تنظیم و طبقه بندی برخوردار باشد. اگر روش مناسبی برای جمع آوری اطلاعات نداشته باشیم، اطلاعات جمع آوری شده به توده ای از اطلاعات گسسته و غیر قابل استفاده تبدیل خواهد شد.

شیوه های یادداشت برداری

امروزه بهترین شیوه ای که برای یادداشت برداری یا ثبت و ضبط اطلاعات به کار می رود، شیوه ی فیش برداری یا تهیه ی یادداشت در برگه های یادداشت است.

روش های تهیه ی فیش

اطلاعاتی که ثبت می کنیم یا عین متن هستند یا خلاصه یا برداشتی از آن؛ در نتیجه به سه صورت می توانیم هر فیشی را تهیه نماییم.

1-     فیش نویسی: بدین صورت که اطلاعات موجود در متن را بر روی برگه ی یادداشت بنویسیم. حال این کار می تواند یا به صورت خلاصه یا به صورت برداشت یا به صورت یادداشت عین متن انجام گیرد.

2-     فیش سازی: با توجه به اینکه امروزه امکان تصویربرداری از متن (فتوکپی یا زیراکس) یا استفاده از اصل متن (به صورت قیچی کردن) وجود دارد برای فیش هایی که نقل قول مستقیم هستند، ضرورت نوشتن وجود ندارد. به جای آن یا از متن کپی می گیریم و یا اصل آن را جدا می کنیم و بر روی برگه های یادداشت می چسبانیم. در این صورت کافی است مشخصات اطلاعات ثبت شده بر روی فیش یادداشت شود.

3-     فیش های آدرسی یا سندی: در مواردی هیچ ضرورت ندارد که پژوهشگر اطلاعات موجود در منابع را بر روی برگه های یادداشت ثبت نماید؛ زیرا کتاب یا منبع در اختیار اوست و هرگاه خواسته باشد می تواند به آنها رجوع کند. از این رو برای تهیه ی یادداشت کافی است آدرس و مشخصات منبع و موضوعات فیش یادداشت شود و هرگاه پژوهشگر نیاز به اصل اطلاعات داشت، به خود منبع رجوع نماید

فنون یادداشت برداری

1-     یادداشت ها به صورت واضح و روشن نوشته شود تا خواندن آن آسان باشد.

2-     در نوشتن یادداشت امانت داری رعایت شود. در صورتی که یادداشت عین مطلب باشد، در واقع باید متن به صورت کامل رونویسی شود اما در صورتی که یادداشت به صورت خلاصه یا برداشت باشد، در محتوا و پیام اصلی نوشته هیچ گونه تصرفی صورت نگیرد.

3-     از یک طرفِ برگه ی یادداشت برای نوشتن استفاده شود. لازم است برای مطالعه و بررسی یادداشت ها آن ها را طبقه بندی کرد. در صورتی که اگر در هر دو طرف فیش بنویسیم، به راحتی نمی توان آن ها را طبقه بندی کرد و بر آن ها اشراف کامل داشت.

4-     از هر برگه ی یاددداشت برای ثبت یک اطلاعات مشخص با موضوع واحد استفاده شود و از ثبت اطلاعات مختلف بر روی برگه ی یادداشت خودداری شود.

5-     برای تمام یادداشت ها عنوان مناسبی در نظر بگیرید. عنوان انتخابی باید به گونه ای باشد که هم معرف محتوای یادداشت باشد و نیز محل کاربرد و استفاده از یادداشت در پژوهش را مشخص نماید.

6-     منبع و مأخذ هر یادداشت را در پایین یا بالای برگه ی یادداشت بنویسید.

7-     نوع یادداشت را مشخص نمایید. اینکه مشخص شود یادداشت شما نقل قول مستقیم باشد یا غیر مستقیم، خلاصه باشد یا برداشت، در پژوهش امر بسیار مهمی است.

8-     سعی کنید همراه با هر یادداشتی که ثبت می نمایید، دیدگاه های خودتان را نیز یادداشت کنید؛ یعنی در نوشتن یادداشت ها منفعل نباشید بلکه به صورت فعال در برابر هر محتوایی که ثبت می کنید، اظهارنظر داشته باشید. زیرا خلاقیت های ذهنی اگر یادداشت نشوند از بین می روند.

9-     در مواردی یادداشت های شخصی نیز تهیه کنید. همان گونه که افکار و اندیشه های دیگران را ثبت می کنید، افکار و اندیشه های خود را نیز به صورت مستقل ثبت کنید.

10- میزان یادداشت در هر زمینه ای به همان اندازه باشد که مورد نیاز شماست. از ثبت اطلاعات اضافی پرهیز کنید.

بازنگری و ویرایش فیش ها

از جمله اموری که بعد از اتمام جمع آوری و ثبت اطلاعات باید انجام گیرد، بررسی یادداشت هایی است که فراهم آمده است.

فواید بازبینی فیش ها توسط پژوهشگر به شرح ذیل است:

1-     حذف یادداشت های زاید.

2-     تکمیل بعضی از فیش های احتمالی: در فرایند جمع آوری اطلاعات در مواردی این احتمال وجود دارد که پژوهشگر یادداشت هایی تهیه نماید که فاقد بعضی از مشخصات ضروری باشد؛ مثلا مشخصات منبع آنها یا نوع ثبت آنها، یادداشت نشده باشد. از این رو قبل از اینکه فیش ها طبقه بندی شوند، ضروری است تکمیل شوند؛ چون فیش غیر مستند در فرایند پژوهش ارزش چندانی ندارد.

3-     حذف فیش های تکراری: بالا رفتن تعداد فیش ها در تحقیقات اسناد و مدارکی، فرایند تجزیه و تحلیل را مشکل می نماید. بدین جهت تا جایی که ممکن است باید تعداد فیش ها کمتر شود. از جمله ی این اقدامات حذف فیش های تکراریِ غیر ضروری است.

         لازم به یادآوری است که در مواردی نباید فیش های تکراری را حذف نمود؛ به عنوان مثال در جایی که تکرار اطلاعات در منابع متعدد دلیلی بر اعتبار یک مطلب باشد، نباید آن را حذف کرد.  


88/6/15
11:8 صبح

دنیای امروز دنیای تشکیلات است(2)

بدست فصل رویش در دسته

                                                        دنیای امروز دنیای تشکیلات است(قسمت دوم)

وظایف کلیسا

این تشکیلات بسیار مقتدر کلیسا، در اداره ی امور مذهبی مردم به قدری دقیق است که اگر در دِهی از دهات تنها یک خانواده ی مسیحی حضور داشته باشد، روز یکشنبه کشیش مخصوصی به آنجا می رود تا مراسم اقامه ی نماز را انجام دهد. در لبنان دِهی هست که مرکز شیعیان است و «جبع» نام دارد...دِه مهمی است. همه ی ساکنان آن شیعه هستند و منطقه ی پیرامون آن هم شیعه نشین است. در این دِه یک خانواده، تنها یک خانواده ی مسیحی وجود دارد. نه اینکه بخواهم مبالغه کنم. تنها یک خانواده، شامل پدر و مادر و دو سه تا بچه، مسیحی هستند. این دِه کلیسایی دارد. آقای کشیش روزهای یکشنبه می آید، در کلیسا اقامه ی نماز می کند و باز می گردد. دِه دیگری هست به نام «روم» که نصف جمعیت آن مسیحی است و نصف دیگر آن شیعه. البته آن نیمه ای که مسیحی است، جمعیت چندانی ندارد. یعنی سکنه ی آن چند نفری بیشتر نیستند. شاید مجموعاً به هشتاد نفر نرسند. این دِه یک مدرسه دارد و روزهای یکشنبه کشیشی برای تعلیم امور دینی مُحصّلین به دِه «روم» می آید، درس خود را می دهد و باز می گردد. یعنی شما در تمام نقاط دنیا، یک مسیحی که کلیسا از او غافل شده باشد و به او نرسد و روز یکشنبه امکان نماز را برایش فراهم نکند، اصلاً  نمی یابید! حالا شما تمام کاتولیک های دنیا را تصور بکنید که بالغ بر 500 میلیون نفر هستند. اینکه این 500 میلیون نفر را اینها چطور باید کنترل بکنند، خدا می داند!

خوب، در مقابل اینها ما هستیم که در وسط افتاده ایم و شده ایم مثل گوشت قربانی! دهاتی داریم که مسیحی ها در آن تبلیغ می کنند؛ دهاتی داریم که سُنّی ها در آن تبلیغ می کنند؛ دهاتی داریم که بهایی ها در آن تبلیغ می کنند؛ و همین طور إلی آخر! ...

سازمان وسیع دیرها

قسمت دوم که بسیار عجیب است، مسأله ی دیرهاست. یسوعی ها را برای شما مثال می زنم. این یسوعی ها اول در اثر کوتاهی هایی که کلیسا طیّ قرون وسطی نسبت به امور دینی و مذهبی و علمی کرد، شکل گرفتند. «لوتر»ی آمد، پروتستان ها آمدند، و از کاتولیک ها منفصل شدند. جوانانی بودند که به نام «یسوعی» متشکل شدند و یک سلسله کارهایی شروع کردند. آمدند و دیدند که روحانیت از مردم دور شده، به صورت اشرافی در آمده، به صنف معینی بدل گشته و از مردم فاصله گرفته است. ایشان برای این که با مردم نزدیک شوند، آمدند و مؤسساتی درست کردند که در حقیقت صبغه ی فرهنگی داشت. دانشگاه تأسیس کردند، مدرسه درست کردند و کشیش هایی تربیت کردند که غیر از کشیش بودن، وکیل عدلیه هم هستند. مهندس، طبیب، معلم، استاد دانشگاه، فیزیکدان و شیمیدان هم هستند و هکذا. تمایز اینها با مردم عادی فقط یک یقه ی سفید است. و الّا لباسشان عیناً لباس عادی است. کارشان هم اداره ی امور بیمارستان ها، دانشگاه ها، مدارس حرفه ای، دارالأیتام ها و درمانگاه هاست.

طبیبی هست در نهایت دقت و مهارت، در عین حال کشیش هم هست. اگر برای شما عرض کنم که «روبرت کُخ»، کاشف میکرب سِل، کشیش است، تعجب نکنید. اگر عرض بکنم بسیاری از کاشفین نظریات جدید کشیش بوده اند، تعجب نکنید. یکی از اینها همین کشیش بلژیکی«لومتر» است که اصل توسعه ی عالم را کشف کرد؛ که عالم دائماً گسترده تر می شود. همین نظریه ای که با آیه ی کریمه ی «و السّماءُ بَنَیناها بأیدٍ و إنّا لَموسِعون» منطبق است. یعنی عالم در حال توسعه است. این نظریه ای که در قرآن به آن اشاره شده است، توسط یک کشیش بلژیکی به نام لومتر طرح شد. با این که کشیش است، اما اطلاعات کیهانی او به قدری زیاد است که نظریاتش مورد اقتباس همه ی دانشمندان است. یعنی شما در طبقه ی کشیش ها می توانید طبیب های خوب، مخترع عای بنام، فیزیکدان های خیلی مهم، شیمیدان های خیلی مهم، وکلای عدلیه ی معروف و ریاضی دانان برجسته بیابید. بنده در بیروت دوستی دارم که نامش «أب فرانسوا دوپریلاتور» است. «أب» یعنی کشیش. این مرد، استاد فیزیک و بزرگ ترین فیزیکدان در خاورمیانه است. کشیش هم هست. اتفاقا لباسش هم لباس کشیشی است. مرد بسیار عالمی است و در عین حال کشیش هم هست.

اینها با این اوصاف چکار کردند؟ آمدند و مجاری امور را به دست گرفتند. همان مجاری الاموری که بر اساس اخبار و احادیث ما باید به دست «العلماء بالله» باشد. این مجاری امور را به دست گرفتند. مهندس، طبیب، وکیل عدلیه، ریاضیدان، فیزیک دان و... آن وقت خدا می داند که اینها در مؤسّساتشان چه می کنند. تصور نکنید که صریحاً تبلیغ می کنند. هرگز! بلکه با علم، با اخلاق و با روش مردم داری، مردم را جذب می کنند...

به هر حال، کشیشانی که عرض کردم، مجموعه ای از خبرگان و متخصصینی هستند که در همه ی رشته ها دستی دارند و اداره ی امور دانشگاه ها را بر عهده دارند. این گونه مؤسسات این قدر به کلیسا خدمت کرده اند که عرض کردم رئیسشان را پاپ سیاه می نامند و در حقیقت اینها قدرت واتیکان را در دست دارند. اینها در دنیا متجاوز از چند هزار دانشگاه دارند. آقا بشنوید! یک مؤسسه ی دینی مسیحی چند هزار دانشگاه دارد. چند هزار بیمارستان دارد. چند هزار مدرسه و درمانگاه و دارالایتام و مدرسه ی حرفه ای و مؤسسات مشاوره ای و روضه الاطفال و مهد کودک و سالن های ورزشی و سالن های سخنرانی و هزار برابر این، مؤسسات اجتماعی دارند. 300 میلیون نفر از مردم دنیا را باسواد کرده اند. آقا هرچه باشد، 300 میلیون نفر آدم بی سوادی که باسواد شده اند تحت تأثیر اینها قرار می گیرند. البته همه شان هم مسیحی نشدند اما بسیارشان شدند.

این مؤسسه تنها یک دیر از دیرهای مسیحیان، به نام « دیر یسوعی ها» است. و هکذا سایر دیرها...اضف إلی ذلک دیرهای «فرانسیسکن» و «دومنیکن» و «عبرین» و « کسلیک» و هزار جور دیر دیگر که استقلال داخلی و مالی خود را حفظ کرده اند و در عین حال از ارتباطی هِرَمی با واتیکان برخوردارند...اینها نوع کار آنهاست. آن وقت می خواهید اثر عملشان چطور باشد؟

برای پیشرفت دین حق باید تلاش کرد

شما تصور می کنید که حقِ مطلق، خود به خود و بدون تلاش پیش می رود؟ این حرف درست نیست آقا! بنده عبارتی از پیغمبر اکرم (ص) در روز بدر برای آقایان می خوانم، ببینید از این حرف چه در می یابید. پیغمبر(ص) در این دعا می فرماید که: اللّهم إن تَهلُک هذه العِصابَه فلَن تُعبَد بَعدُ. یعنی خدایا ! اگر این دسته کشته شوند، کسی دیگر عبادتت را به جا نمی آورد. عجب! معلوم می شود که اگر مردانی محمدی و فداکارانی و اصحابی برای دین خدا تلاش نکنند، خدا عبادت نخواهد شد! دیگر از عبادت خدا که چیزی بر حق تر نداریم؟ پس این که دل ببندیم که دین ما حق است، مذهب ما حق است و خود به خود راه خودش را باز می کند، به نظر بنده درست نیست. خیر. اگر ما تلاش نکنیم، همین دین حق و همین مذهب حق، آنطور که لازم است پیش نمی رود، یا کمتر پیش می رود.

                     بر گرفته از کتاب «نای و نی» از مجموعه ی در قلمرو اندیشه ی امام موسی صدر/ جلد 1/ ص 286 تا 291   


<   <<   6   7   8   9      >